
تفاوت کارمزد میکر و تیکر چیست؟برسی تخصصی Maker & Taker
کارمزد میکر و تیکر چیست و چرا اهمیت دارد؟
در دنیای امروز که معاملات ارزهای دیجیتال بخش مهمی از سرمایهگذاری جهانی را به خود اختصاص داده است، یکی از دغدغههای اصلی تریدرها در زمان ورود به صرافی، میزان و نوع کارمزدی است که برای هر معامله پرداخت میکنند. برخلاف تصور بسیاری از افراد تازهوارد، کارمزدها فقط یک هزینه ساده برای خرید و فروش داراییها نیستند، بلکه نقشی اساسی در شکلگیری استراتژیهای معاملاتی، میزان سود خالص، و حتی انتخاب صرافی مناسب دارند. یکی از مهمترین مباحثی که در این زمینه مطرح میشود، تفاوت کارمزد میکر و تیکر است. درک عمیق این تفاوت به معاملهگر کمک میکند تا بتواند در طولانیمدت هزینههای کمتری پرداخت کرده و بازدهی بیشتری از سرمایهگذاری خود داشته باشد.
کارمزد میکر (Maker Fee) و کارمزد تیکر (Taker Fee) در اصل بخشی از ساختار قیمتگذاری و سیاستگذاری صرافیها برای مدیریت نقدینگی بازار هستند. به زبان ساده، زمانی که شما سفارش خرید یا فروش را در یک صرافی ثبت میکنید، نقش شما بهعنوان «میکر» یا «تیکر» تعیین میشود. اگر سفارش شما به دفتر سفارشها (Order Book) اضافه شود و در همان لحظه تکمیل نشود، شما یک میکر هستید، زیرا با سفارش خود نقدینگی جدیدی به بازار اضافه میکنید. در مقابل، اگر سفارشی ثبت کنید که بلافاصله با یک سفارش موجود در بازار تطبیق پیدا کند و انجام شود، شما یک تیکر هستید، چون با این کار نقدینگی از بازار برداشته میشود.
اینجاست که تفاوت کارمزد میکر و تیکر اهمیت پیدا میکند. اکثر صرافیهای بزرگ جهان مانند بایننس (Binance)، بایبیت (Bybit)، کوینکس (CoinEx)، کراکن (Kraken) و مکسی (MEXC)، کارمزد میکر را پایینتر از کارمزد تیکر در نظر میگیرند. دلیل این سیاست روشن است: صرافیها میخواهند معاملهگران را تشویق کنند تا با ثبت سفارشهای Limit نقدینگی بیشتری در بازار ایجاد کنند. وقتی نقدینگی افزایش پیدا میکند، اختلاف بین قیمت خرید و فروش (Bid-Ask Spread) کمتر میشود و در نتیجه بازار برای تمام کاربران کارآمدتر خواهد بود.
تصور کنید دو معاملهگر وارد یک صرافی میشوند. معاملهگر اول سفارش خرید بیتکوین را با قیمت پایینتر از بازار ثبت میکند و منتظر میماند تا قیمت به سفارش او برسد. این فرد نقش میکر را دارد. معاملهگر دوم اما عجله دارد و میخواهد همان لحظه بیتکوین بخرد، بنابراین سفارش Market ثبت میکند که سریع پر شود. او نقش تیکر را دارد. در این سناریو، معاملهگر اول نقدینگی جدیدی به بازار داده، در حالی که معاملهگر دوم از نقدینگی موجود استفاده کرده است. به همین دلیل، کارمزدی که معاملهگر دوم میپردازد معمولاً بالاتر از کارمزدی است که معاملهگر اول پرداخت خواهد کرد.
☎️ شماره دفتر: 02128428446
💬 تلگرام / واتساپ: 09981299991
این موضوع بهویژه در معاملات پرتکرار یا استراتژیهای اسکالپینگ و آربیتراژ اهمیت فوقالعادهای دارد. معاملهگرانی که روزانه صدها معامله انجام میدهند، اگر بدون توجه به تفاوت کارمزد میکر و تیکر، همه سفارشهای خود را بهصورت Market ثبت کنند، در پایان ماه بخش بزرگی از سودشان صرف پرداخت کارمزد به صرافی خواهد شد. اما اگر همین افراد یاد بگیرند که در چه مواقعی میتوانند بهعنوان میکر وارد شوند، میتوانند درصد زیادی از این هزینهها را کاهش دهند.
نکته جالب اینجاست که برخی صرافیها برای جلب مشتری حتی کارمزد میکر صفر تعیین میکنند. یعنی اگر شما در نقش میکر باشید، هیچ کارمزدی پرداخت نمیکنید و این مزیت بزرگی برای کسانی است که استراتژی معاملاتیشان بر اساس سفارشهای Limit تنظیم شده است. برای مثال، صرافیهایی مثل کوکوین (KuCoin) یا بایبیت در برخی جفتارزها چنین سیاستی دارند. این امر باعث میشود بسیاری از تریدرهای حرفهای، صرافی خود را صرفاً بر اساس همین تفاوت کارمزد میکر و تیکر انتخاب کنند.
به همین دلیل، قبل از شروع فعالیت در هر صرافی، بررسی دقیق ساختار کارمزد میکر و تیکر آن ضروری است. حتی یک تفاوت ظاهراً کوچک مانند ۰.۰۵٪ در کارمزد میتواند در معاملات بزرگ یا پرتعداد، به هزاران دلار در ماه تبدیل شود.
در این مقاله قصد داریم بهصورت کامل و تخصصی بررسی کنیم که کارمزد میکر چیست، کارمزد تیکر چیست، چه تفاوتی دارند، چرا صرافیها چنین ساختاری طراحی کردهاند، و در نهایت کدامیک برای معاملهگران بهصرفهتر است. همچنین به نقش این کارمزدها در بازار اسپات و فیوچرز، تاثیر آن بر استراتژیهای معاملاتی و روشهای کاهش هزینهها با استفاده از توکنهای بومی صرافیها خواهیم پرداخت.
خدمات احرازچی
- احراز هویت و وریفای صرافی های خارجی
- رفع مسدودی حساب صرافی های خارجی
- افتتاح حساب با نام و مشحصات شما
- وریفای تضمینی با مدارک فیزیکی
تعریف میکر (Maker) در معاملات ارز دیجیتال
وقتی صحبت از تفاوت کارمزد میکر و تیکر میشود، اولین قدم این است که دقیقاً بدانیم میکر به چه کسی گفته میشود و چرا صرافیها این نقش را در سیستم معاملاتی خود تعریف کردهاند. در دنیای ارزهای دیجیتال، میکر کسی است که با سفارش خود به بازار نقدینگی (Liquidity) اضافه میکند. این فرد معمولاً از طریق ثبت سفارشهای Limit وارد بازار میشود، یعنی سفارش او در همان لحظه اجرا نمیشود و در دفتر سفارشها (Order Book) باقی میماند تا زمانی که طرف مقابل آن پیدا شود.
به عنوان مثال، فرض کنید قیمت فعلی بیتکوین ۴۳,۰۰۰ دلار است و شما میخواهید آن را در قیمت ۴۲,۵۰۰ دلار خریداری کنید. اگر یک سفارش خرید در این قیمت ثبت کنید، سفارش شما در دفتر سفارشها قرار میگیرد و منتظر فروشندهای میماند که حاضر باشد بیتکوین خود را به قیمت ۴۲,۵۰۰ دلار بفروشد. در این حالت شما بهعنوان میکر شناخته میشوید، زیرا نقدینگی جدیدی به بازار اضافه کردهاید و شرایطی فراهم کردهاید که وقتی فروشنده مناسب پیدا شود، معامله تکمیل گردد.
صرافیها علاقهمند هستند تعداد بیشتری میکر در سیستم خود داشته باشند، زیرا حضور آنها باعث میشود دفتر سفارشها پرتر شود، عمق بازار بیشتر گردد و فاصله بین قیمت خرید و فروش (Bid-Ask Spread) کاهش یابد. به همین دلیل، اغلب صرافیها برای میکرها کارمزد پایینتر یا حتی در برخی موارد کارمزد صفر در نظر میگیرند. این سیاست تشویقی باعث میشود معاملهگران حرفهای بیشتر تمایل داشته باشند با ثبت سفارشهای Limit به بازار کمک کنند.
ویژگی مهم دیگر میکرها این است که آنها معمولاً معاملهگرانی هستند که استراتژیهای بلندمدتتر یا میانمدت دارند و عجلهای برای ورود یا خروج سریع از معامله ندارند. این گروه با تحلیلهای دقیق تکنیکال یا فاندامنتال، قیمتهای مشخصی را برای ورود یا خروج انتخاب میکنند و تا رسیدن قیمت به آن نقطه صبر میکنند. به همین دلیل، در بسیاری از مواقع میکرها همان افرادی هستند که نظم و ثبات بیشتری به بازار میدهند.
برای درک بهتر نقش میکر، باید بدانید که در هر صرافی ارز دیجیتال، سفارشهای باز بهصورت عمومی در دفتر سفارشها قابل مشاهدهاند. این سفارشها همان نقدینگی ذخیره شده بازار هستند. هرچه تعداد میکرها بیشتر باشد، دفتر سفارشها متنوعتر میشود و کاربران میتوانند معاملات خود را با اختلاف قیمتی کمتر و سرعت بالاتر انجام دهند.
به عنوان نمونه، صرافی بزرگی مانند بایننس (Binance) در بخش معاملات اسپات، کارمزد میکر را در سطح پایه ۰.۱٪ تعیین کرده است، اما با ارتقای سطح VIP یا استفاده از توکن BNB این میزان میتواند تا ۰.۰۲٪ کاهش یابد. در صرافی مکسی (MEXC) نیز همین روند وجود دارد و میکرها از تخفیف ویژه بهرهمند میشوند. این ساختار باعث میشود کسانی که بهصورت حرفهای در نقش میکر معامله میکنند، در طولانیمدت هزینههای کمتری متحمل شوند و سود خالص بیشتری داشته باشند.
تعریف تیکر (Taker) در بازارهای مالی و صرافیها
بعد از آنکه با نقش میکر در معاملات آشنا شدیم، اکنون نوبت به بررسی تیکر (Taker) میرسد. تیکر در واقع نقطه مقابل میکر است؛ یعنی کسی که سفارش او بلافاصله با یک سفارش موجود در دفتر سفارشها (Order Book) تطبیق پیدا میکند و انجام میشود. به بیان سادهتر، تیکر کسی است که نقدینگی را از بازار برمیدارد، زیرا به جای اضافه کردن سفارش جدید، از سفارشهای موجود استفاده میکند.
برای مثال، فرض کنید قیمت بیتکوین در بازار ۴۳,۰۰۰ دلار است و فروشندهای حاضر است در همین قیمت کوین خود را بفروشد. اگر شما تصمیم بگیرید با ثبت یک سفارش Market در همان لحظه بیتکوین بخرید، معامله شما با سفارش فروشندهی موجود تطبیق داده میشود. در این حالت شما یک تیکر هستید، زیرا نقدینگی آماده را از بازار برداشت کردهاید.
تیکرها معمولاً معاملهگرانی هستند که به سرعت و اجرای آنی معاملات اهمیت بیشتری میدهند تا هزینهها. این دسته از تریدرها ممکن است به دلایل مختلف عجله داشته باشند:
-
ورود سریع به یک پوزیشن در زمان شکست مقاومتی (Breakout).
-
خروج اضطراری از معامله برای جلوگیری از لیکوئید شدن.
-
استفاده از فرصتهای کوتاهمدت آربیتراژ یا اسکالپینگ.
از آنجایی که تیکرها به سرعت نقدینگی بازار را کاهش میدهند، صرافیها برای جلوگیری از کاهش تعادل، معمولاً کارمزد تیکر را بالاتر از میکر تعیین میکنند. این تفاوت کارمزد در بسیاری از صرافیهای بزرگ مانند بایننس (Binance)، بایبیت (Bybit) و مکسی (MEXC) کاملاً مشهود است. برای مثال، اگر کارمزد پایه میکر ۰.۰۲٪ باشد، کارمزد تیکر ممکن است ۰.۰۴٪ یا حتی بیشتر باشد.
ویژگی مهم دیگر تیکرها این است که آنها اغلب در استراتژیهای معاملاتی کوتاهمدت یا شرایط پرنوسان بازار فعالتر هستند. هرچند این رویکرد انعطاف بالایی دارد و فرصتهای سریع سوددهی را فراهم میکند، اما در صورت تکرار مداوم میتواند بخش بزرگی از سود خالص تریدر را صرف پرداخت کارمزد کند.
جالب است بدانید در برخی صرافیها، برای جذب تریدرهای پرحجم (High-Frequency Traders)، تخفیفهایی ویژه در نظر گرفته میشود تا کارمزد تیکر کاهش یابد. این تخفیف معمولاً از طریق ارتقای VIP Level یا استفاده از توکنهای اختصاصی صرافی (مانند BNB در بایننس یا MX در مکسی) انجام میشود.
به زبان ساده، اگر بخواهیم تیکر را در یک جمله تعریف کنیم باید بگوییم:
«تیکر کسی است که برای سرعت بیشتر، هزینه بالاتر کارمزد را میپردازد و در ازای آن معاملهاش فوری انجام میشود.»

تفاوت کارمزد میکر و تیکر به زبان ساده
پس از آنکه بهطور جداگانه با مفهوم میکر (Maker) و تیکر (Taker) آشنا شدیم، اکنون زمان آن رسیده که بهطور خلاصه و شفاف تفاوت این دو را بیان کنیم. در ظاهر شاید موضوع پیچیده به نظر برسد، اما با یک مثال ساده میتوانیم تفاوت کارمزد میکر و تیکر را برای همه حتی افراد تازهکار روشن کنیم.
فرض کنید شما وارد یک بازار سنتی شدهاید. اگر شما یک غرفه اجاره کنید و میوههای خود را در قیمتی که تعیین کردهاید برای فروش بگذارید، در واقع به بازار کالا اضافه کردهاید. شما همان نقش میکر را دارید، چون با حضور خود شرایطی برای دیگران فراهم کردهاید تا هر زمان خواستند محصول شما را خریداری کنند. حالا اگر فرد دیگری به بازار بیاید و در همان لحظه میوه شما را بخرد، او نقش تیکر را دارد، زیرا از کالا یا همان نقدینگی موجود استفاده کرده است.
در دنیای معاملات ارز دیجیتال نیز همین اتفاق میافتد. وقتی شما سفارش خرید یا فروش را در یک قیمت مشخص وارد دفتر سفارشها میکنید و منتظر میمانید تا طرف مقابل پیدا شود، شما میکر هستید. در مقابل، اگر با یک سفارش Market یا سفارشی که بلافاصله پر میشود وارد بازار شوید، شما تیکر هستید. همین تفاوت رفتاری باعث میشود کارمزدی که هر کدام از این دو دسته پرداخت میکنند، متفاوت باشد.
اکثر صرافیهای معتبر جهان، از جمله بایننس (Binance)، کوینکس (CoinEx)، مکسی (MEXC) و بایبیت (Bybit)، برای تشویق میکرها کارمزد پایینتری تعیین میکنند. بهطور معمول کارمزد میکر در معاملات اسپات بین ۰.۰۲٪ تا ۰.۱٪ متغیر است، در حالی که کارمزد تیکر بین ۰.۰۴٪ تا ۰.۲٪ در نظر گرفته میشود. این اختلاف کوچک در ظاهر، در حجمهای بالا میتواند تفاوتهای چشمگیری ایجاد کند.
برای مثال، اگر شما یک معاملهگر پرحجم باشید و در طول ماه معادل یک میلیون دلار معامله انجام دهید، حتی تفاوت ۰.۰۲٪ در کارمزد میتواند معادل ۲۰۰ دلار صرفهجویی برای شما باشد. به همین دلیل است که تریدرهای حرفهای بهدقت بررسی میکنند که نقش میکر یا تیکر بودن چه تأثیری روی هزینههای آنها دارد.
به زبان ساده:
-
میکر کسی است که با سفارش Limit به بازار نقدینگی اضافه میکند → کارمزد کمتر.
-
تیکر کسی است که با سفارش Market یا اجرای آنی، نقدینگی را از بازار برمیدارد → کارمزد بیشتر.
این تفاوت فلسفه وجودی مهمی دارد. صرافیها به نقدینگی پایدار نیاز دارند تا بازار روان و قابل اعتماد باشد. اگر همه تیکر باشند، بازار سریع خالی میشود و اسپردها بالا میروند. بنابراین، با کاهش کارمزد میکر، صرافیها تریدرها را تشویق میکنند نقدینگی وارد بازار کنند.
نقش میکرها در تأمین نقدینگی بازار ارز دیجیتال
یکی از بزرگترین چالشهای هر بازار مالی، چه سنتی و چه دیجیتال، موضوع نقدینگی (Liquidity) است. نقدینگی در سادهترین تعریف به این معناست که بتوانید یک دارایی را بدون تغییر قابل توجه در قیمت، بهسرعت بخرید یا بفروشید. حالا در این میان، نقش میکرها اهمیت ویژهای پیدا میکند، زیرا آنها با سفارشهای خود نقدینگی تازه به بازار تزریق میکنند و شرایط را برای معاملات روانتر فراهم میسازند.
وقتی شما بهعنوان یک میکر (Maker) سفارشی در دفتر سفارشها (Order Book) ثبت میکنید، در واقع به صرافی و تمام کاربران آن کمک میکنید تا تنوع بیشتری از قیمتها و حجمها در بازار وجود داشته باشد. این موضوع باعث میشود وقتی یک تریدر دیگر قصد خرید یا فروش دارد، با گزینههای بیشتری روبهرو شود و بتواند معامله خود را سریعتر و با هزینه کمتر انجام دهد. در واقع، میکرها پایههای اصلی نقدینگی بازار محسوب میشوند.
اگر تعداد میکرها در یک بازار کم باشد، اختلاف بین قیمت خرید و فروش (Bid-Ask Spread) افزایش مییابد. تصور کنید در یک صرافی، تنها چند سفارش محدود وجود داشته باشد. در این صورت، کسی که بخواهد فوراً یک دارایی بخرد یا بفروشد، مجبور خواهد شد با اختلاف قیمت بسیار بالاتری معامله کند. این همان چیزی است که در بازارهای کمعمق اتفاق میافتد. اما وقتی تعداد زیادی میکر در بازار حضور دارند، فاصله بین بهترین سفارش خرید و بهترین سفارش فروش بسیار کم میشود و بازار به تعادل و کارایی بیشتری میرسد.
به همین دلیل، صرافیها علاقه زیادی به جذب میکرها دارند. آنها با سیاستهای تشویقی مانند کاهش کارمزد میکر، ارائه تخفیفهای ویژه یا حتی صفر کردن کارمزد برای میکرها، سعی میکنند معاملهگران بیشتری را به سمت سفارشهای Limit سوق دهند. این سیاستها در نهایت باعث افزایش نقدینگی و جذابتر شدن بازار برای همه کاربران میشود.
نکته مهم دیگر این است که حضور میکرها نهتنها برای صرافی بلکه برای کل اکوسیستم ارز دیجیتال ضروری است. بدون میکرها، نوسانات قیمت بسیار شدیدتر میشد و حتی انجام معاملات بزرگ عملاً غیرممکن بود. تصور کنید که یک سرمایهگذار نهادی بخواهد میلیونها دلار بیتکوین را در یک بازار با نقدینگی پایین خریداری کند؛ چنین معاملهای باعث جهش شدید قیمت و از دست رفتن تعادل بازار خواهد شد. اما اگر دفتر سفارشها پر از سفارشهای میکر باشد، این خرید بزرگ بهصورت مرحلهای و بدون تغییر شدید قیمت انجام خواهد شد.
از دیدگاه استراتژیهای معاملاتی نیز، میکرها معمولاً افرادی هستند که نگاه بلندمدتتری دارند. آنها ترجیح میدهند در نقاط قیمتی خاص وارد معامله شوند و عجلهای برای اجرای فوری ندارند. این رفتار باعث میشود ساختار بازار منظمتر شود و فرصتهای بیشتری برای همه معاملهگران فراهم گردد.
در حقیقت، میکرها همان کسانی هستند که با صبر و دقت، آرامش را به بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال میآورند. صرافیها نیز با شناخت این نقش کلیدی، کارمزد میکر را پایینتر از تیکر نگه میدارند تا این ستون اصلی نقدینگی بازار همواره محکم باقی بماند.

تیکرها و نقش آنها در سرعت معاملات و پر شدن سفارشها
پس از بررسی میکرها بهعنوان ستون نقدینگی، حالا باید به نقش تیکرها بپردازیم. تیکرها در واقع همان معاملهگرانی هستند که باعث سرعت گرفتن روند معاملات میشوند. آنها به جای اینکه سفارش جدیدی به دفتر سفارشها اضافه کنند، از سفارشهای موجود استفاده میکنند و همین امر باعث پر شدن سریع دفتر سفارشها و ایجاد جریان فعال در بازار میشود.
وقتی یک معاملهگر در بازار ارز دیجیتال عجله دارد که سریع وارد یا خارج شود، معمولاً بهعنوان تیکر (Taker) عمل میکند. این حالت در شرایطی رخ میدهد که:
-
بازار در آستانه شکست یک مقاومت یا حمایت کلیدی است.
-
فرصت آربیتراژ یا اسکالپینگ وجود دارد که اگر چند ثانیه دیرتر انجام شود از بین میرود.
-
معاملهگر باید سریعاً پوزیشن خود را ببندد تا از لیکوئید شدن جلوگیری کند.
در این لحظات، تیکرها سفارشهای آمادهی موجود در دفتر سفارشها را برمیدارند. بهعنوان مثال، فرض کنید سفارشهای فروش بیتکوین در محدوده ۴۳,۰۰۰ دلار موجود است. اگر شما یک سفارش Market ثبت کنید و همان لحظه آنها را خریداری کنید، در حقیقت نقش یک تیکر را ایفا کردهاید.
از دیدگاه عملکردی، تیکرها با سرعت بالا و اجرای آنی خود، بازار را پویا و فعال نگه میدارند. اگر فقط میکرها در بازار حضور داشتند، بازار پر از سفارشهای ثبت شده اما بدون معامله میبود. در نتیجه، قیمتها به کندی تغییر میکردند و فرصتهای معاملاتی کمتری وجود داشت. بنابراین، تیکرها مکمل میکرها هستند: میکرها نقدینگی اضافه میکنند و تیکرها آن نقدینگی را به جریان میاندازند.
اما این سرعت هزینهای هم دارد. چون تیکرها نقدینگی را از بازار برمیدارند و باعث کاهش تعادل عرضه و تقاضا میشوند، صرافیها برای آنها کارمزد بیشتری تعیین میکنند. به همین دلیل است که معمولاً کارمزد تیکر بالاتر از میکر است. این تفاوت کارمزد نوعی تعادل ایجاد میکند: از یک طرف، میکرها به افزودن نقدینگی تشویق میشوند و از طرف دیگر، تیکرها به پرداخت هزینه بیشتر برای سرعت در اجرا تن میدهند.
برای معاملهگرانی که استراتژیهای پرسرعت مانند اسکالپینگ، آربیتراژ یا معاملات اخبار دارند، نقش تیکر اجتنابناپذیر است. آنها حاضرند کارمزد بالاتر بپردازند، چون در مقابل، از فرصتهای فوری بازار بهرهبرداری میکنند. اما برای کسانی که دید بلندمدتتر دارند، ثبت سفارشهای Limit و ایفای نقش میکر معمولاً انتخاب بهتری است.
به زبان ساده، تیکرها موتور محرک سرعت بازار هستند. بدون آنها معاملات به کندی پیش میرفت و بازار عمق واقعی خود را نشان نمیداد. اما هزینه بالاتر کارمزد همیشه باید در محاسبات آنها لحاظ شود.
چگونه کارمزد میکر و تیکر در صرافیهای اسپات محاسبه میشود؟
برای درک بهتر تفاوت کارمزد میکر و تیکر، لازم است بدانیم که صرافیها چگونه این کارمزدها را در معاملات اسپات محاسبه میکنند. معاملات اسپات همان خرید و فروش مستقیم ارزهای دیجیتال هستند که مالکیت واقعی دارایی به خریدار یا فروشنده منتقل میشود. در این بخش، بهطور تخصصی بررسی میکنیم که ساختار کارمزد در این معاملات چگونه طراحی شده است.
در معاملات اسپات، زمانی که شما یک سفارش ثبت میکنید، صرافی بررسی میکند که آیا سفارش شما بلافاصله پر میشود یا خیر. اگر سفارش شما در همان لحظه با سفارش موجود در دفتر سفارشها تطبیق یابد، نقش شما تیکر (Taker) است و کارمزد تیکر از شما دریافت میشود. اما اگر سفارش شما وارد دفتر سفارشها شود و منتظر بماند تا در آینده پر شود، نقش شما میکر (Maker) است و کارمزد میکر به شما تعلق میگیرد.
🔹 برای مثال:
-
شما میخواهید ۱ بیتکوین به قیمت ۴۳,۰۰۰ دلار بخرید در حالی که قیمت لحظهای بازار ۴۳,۰۰۰ دلار است. اگر سفارش Market ثبت کنید، همان لحظه پر میشود → شما تیکر هستید.
-
اگر سفارش Limit روی ۴۲,۸۰۰ دلار ثبت کنید و منتظر بمانید تا فروشندهای در این قیمت حاضر شود → شما میکر هستید.
اکثر صرافیهای معتبر دنیا برای معاملات اسپات ساختار مشابهی دارند. بهعنوان نمونه:
-
بایننس (Binance): کارمزد پایه میکر و تیکر هر دو ۰.۱٪ است، اما با ارتقای سطح VIP یا پرداخت کارمزد با BNB این مقدار کاهش مییابد.
-
مکسی (MEXC): معمولاً کارمزد میکر کمتر از تیکر است و در برخی کمپینها کارمزد میکر حتی صفر میشود.
-
کوینکس (CoinEx): ساختار کارمزد Progressive دارد، یعنی هرچه حجم معاملات بیشتر باشد، کارمزد میکر و تیکر کاهش مییابد.
محاسبه کارمزدها در معاملات اسپات بر اساس حجم کل معاملات ۳۰ روز اخیر کاربر انجام میشود. یعنی اگر کاربری حجم بالایی معامله کند، در سطح VIP بالاتری قرار میگیرد و کارمزدهای کمتری پرداخت خواهد کرد.
در اغلب صرافیها، کارمزدها بهصورت درصدی از حجم معامله محاسبه میشوند. برای مثال، اگر شما ۱۰,۰۰۰ دلار بیتکوین بخرید و کارمزد تیکر ۰.۱٪ باشد، مبلغ کارمزد برابر با ۱۰ دلار خواهد بود. در حالی که اگر در همان شرایط میکر باشید و کارمزد شما ۰.۰۶٪ باشد، فقط ۶ دلار کارمزد پرداخت میکنید. همین اختلافهای کوچک در معاملات پرتکرار، تأثیر زیادی بر سود نهایی دارد.
نکته مهم این است که بسیاری از صرافیها برای افزایش رقابت، برنامههای تخفیف کارمزد طراحی کردهاند. این تخفیفها معمولاً به دو روش اعمال میشوند:
-
استفاده از توکن اختصاصی صرافی (مثل BNB در بایننس یا MX در مکسی) برای پرداخت کارمزد.
-
ارتقای سطح VIP با توجه به حجم معاملات و موجودی توکنهای بومی.
در نتیجه، برای تریدرهای حرفهای که روزانه دهها یا صدها معامله انجام میدهند، دانستن دقیق فرمول محاسبه کارمزدها در اسپات حیاتی است. زیرا انتخاب بین میکر یا تیکر بودن و همچنین استفاده از تخفیفهای صرافی، میتواند در پایان ماه هزاران دلار صرفهجویی برای آنها به همراه داشته باشد.
صرافی | کارمزد میکر (Maker) | کارمزد تیکر (Taker) | شرایط تخفیف |
---|---|---|---|
Binance | ۰.۱٪ پایه → تا ۰.۰۲٪ | ۰.۱٪ پایه → تا ۰.۰۴٪ | پرداخت با BNB + ارتقای VIP |
MEXC | ۰.۰٪ تا ۰.۰۲٪ | ۰.۰۲٪ تا ۰.۰۴٪ | استفاده از MX Token + کمپینها |
CoinEx | ۰.۱٪ پایه → کاهش پلکانی | ۰.۱٪ پایه → کاهش پلکانی | بر اساس حجم ۳۰ روزه + CET Token |
Bybit | ۰.۰۵٪ | ۰.۱٪ | VIP Level + استفاده از BIT Token |

تفاوت کارمزد میکر و تیکر در معاملات فیوچرز و مارجین
تا اینجا تمرکز ما بر معاملات اسپات بود، اما یکی از جذابترین بخشهای بازار ارزهای دیجیتال، معاملات فیوچرز و مارجین است؛ جایی که موضوع تفاوت کارمزد میکر و تیکر پررنگتر و تأثیرگذارتر میشود. در معاملات فیوچرز (Perpetual Futures) یا مارجین، علاوه بر کارمزدهای معمول، عوامل دیگری مانند Funding Rate هم به هزینههای تریدر اضافه میشوند. بنابراین، شناخت دقیق ساختار کارمزدها در این بخش اهمیت دوچندانی پیدا میکند.
در معاملات فیوچرز، مثل اسپات، وقتی سفارشی بلافاصله پر شود، شما نقش تیکر را دارید و وقتی سفارشی به دفتر سفارشها اضافه شود، نقش میکر را ایفا میکنید. اما نکته مهم این است که در فیوچرز معمولاً اختلاف کارمزد میکر و تیکر بیشتر از اسپات است. چرا؟ چون صرافیها میخواهند تریدرها را به ثبت سفارشهای Limit و افزایش نقدینگی در بازار مشتقه تشویق کنند.
بهطور معمول، ساختار کارمزد فیوچرز به این شکل است:
کارمزد میکر (Maker Fee): بین ۰٪ تا ۰.۰۲٪ → گاهی حتی صفر.
کارمزد تیکر (Taker Fee): بین ۰.۰۴٪ تا ۰.۰۷٪ بسته به صرافی.
برای نمونه:
در بایننس فیوچرز (Binance Futures) کارمزد پایه میکر ۰.۰۲٪ و تیکر ۰.۰۴٪ است.
در مکسی (MEXC Futures) کارمزد میکر صفر است، در حالی که کارمزد تیکر ۰.۰۲٪ تا ۰.۰۴٪ محاسبه میشود.
در بایبیت (Bybit Futures) کارمزد میکر ۰.۰۲٪ و کارمزد تیکر ۰.۰۵٪ است.
این اعداد بهظاهر کوچک، در حجمهای بزرگ به شدت مهم میشوند. فرض کنید شما یک پوزیشن فیوچرز با ارزش ۵۰۰,۰۰۰ دلار باز کنید. اگر نقش تیکر داشته باشید و کارمزد ۰.۰۴٪ بپردازید، مبلغ ۲۰۰ دلار هزینه میشود. اما اگر همان سفارش را بهعنوان میکر ثبت کنید و کارمزدی صفر یا ۰.۰۲٪ داشته باشید، هزینه شما بین صفر تا ۱۰۰ دلار خواهد بود. این یعنی صرفهجویی چند ده یا حتی چند صد دلاری در هر معامله بزرگ.
موضوع دیگری که در فیوچرز اهمیت دارد، Funding Rate است. حتی اگر کارمزد میکر و تیکر بهخوبی مدیریت شود، نرخ فاندینگ میتواند باعث هزینههای اضافی یا درآمدهای جانبی برای معاملهگر شود. در بسیاری از مواقع، معاملهگرانی که بهعنوان میکر وارد بازار میشوند، علاوه بر کارمزد پایینتر، میتوانند از فاندینگ مثبت یا منفی نیز سود ببرند یا هزینه کمتری پرداخت کنند.
به همین دلیل است که در معاملات فیوچرز، انتخاب بین میکر و تیکر نهتنها به استراتژی ورود و خروج، بلکه به مدیریت مالی و کاهش هزینههای کلی نیز مرتبط است. حرفهایها معمولاً سفارشهای خود را از قبل با دقت تنظیم میکنند تا نقش میکر داشته باشند، مگر در مواقع اضطراری که باید فوری پوزیشن باز یا بسته شود.
در معاملات مارجین نیز همین اصل برقرار است. شما برای باز کردن یا بستن پوزیشنهای قرضی، اگر سفارش Limit ثبت کنید، نقش میکر دارید و کارمزد پایینتر میپردازید. اما اگر سفارش Market ثبت کنید و بلافاصله نقدینگی را از بازار بردارید، نقش شما تیکر است و هزینه بیشتری خواهید داد.
صرافی | کارمزد میکر (Futures) | کارمزد تیکر (Futures) | Funding Rate | شرایط تخفیف |
---|---|---|---|---|
Binance Futures | ۰.۰۲٪ (پایه) | ۰.۰۴٪ (پایه) | متغیر، هر ۸ ساعت | VIP Level + پرداخت با BNB |
MEXC Futures | ۰.۰۰٪–۰.۰۲٪ | ۰.۰۲٪–۰.۰۴٪ | متغیر، دورهای | MX Token + سطوح VIP |
Bybit Perpetuals | حدود ۰.۰۲٪ | حدود ۰.۰۵٪ | متغیر، هر ۸ ساعت | VIP Level + توکن اکوسیستم |
CoinEx Futures | پلکانی، از ~۰.۰۲٪ | پلکانی، از ~۰.۰۵٪ | متغیر، دورهای | VIP + CET Token |
جدول مقایسهای کارمزد میکر و تیکر در صرافیهای مختلف
تا اینجا یاد گرفتیم که تفاوت کارمزد میکر و تیکر چیست و چگونه در اسپات و فیوچرز محاسبه میشود. اما برای درک عمیقتر موضوع، لازم است نگاهی به مقایسه واقعی صرافیها بیندازیم. هر صرافی ساختار کارمزد مخصوص خود را دارد و همین تفاوتها میتواند روی انتخاب تریدرها اثر زیادی بگذارد.
📌 اکثر صرافیهای بزرگ مانند Binance، MEXC، Bybit و CoinEx از ساختار مشابهی استفاده میکنند: کارمزد میکر کمتر از کارمزد تیکر است. دلیل آن همانطور که گفته شد، تشویق معاملهگران به افزودن نقدینگی به دفتر سفارشهاست.
اما در جزئیات، تفاوتهای چشمگیری دیده میشود:
Binance: کارمزد پایه اسپات برای میکر و تیکر هر دو ۰.۱٪ است، اما در VIP بالاتر یا با پرداخت کارمزد با BNB، این نرخ میتواند به ۰.۰۲٪ برای میکر و ۰.۰۴٪ برای تیکر کاهش یابد.
MEXC: یکی از جذابترین صرافیها برای میکرهاست، چون در بسیاری از جفتارزها کارمزد میکر ۰٪ است. این یعنی عملاً شما بدون پرداخت هزینه میتوانید به نقدینگی بازار اضافه کنید. کارمزد تیکر معمولاً بین ۰.۰۲٪ تا ۰.۰۴٪ است.
Bybit: در بخش اسپات کارمزد میکر و تیکر نزدیک به هم است (۰.۱٪ برای هر دو)، اما در فیوچرز اختلاف مشهودی دیده میشود؛ میکر ۰.۰۲٪ و تیکر ۰.۰۵٪.
CoinEx: ساختار کارمزد این صرافی پلکانی است. یعنی هرچه حجم معاملات ۳۰ روزه شما بالاتر برود یا از توکن CET استفاده کنید، نرخ کارمزد کاهش مییابد.
در این مقایسه مشخص میشود که انتخاب صرافی برای بسیاری از تریدرهای حرفهای فقط به امکانات یا تعداد جفتارزها محدود نیست، بلکه ساختار کارمزدها هم میتواند معیار اصلی تصمیمگیری باشد.
برای یک معاملهگر با سرمایه کوچک، شاید اختلاف ۰.۰۲٪ زیاد به نظر نرسد. اما برای کسانی که روزانه صدها هزار دلار معامله میکنند، همین تفاوت کوچک میتواند در پایان ماه به هزاران دلار صرفهجویی یا هزینه اضافه تبدیل شود.اگر شما استراتژی معاملاتی مبتنی بر Limit Orders دارید و اغلب در نقش میکر ظاهر میشوید، صرافیهایی مثل MEXC یا Binance با تخفیف BNB گزینههای مناسبی هستند. اما اگر بیشتر با سفارشهای Market معامله میکنید، باید به کارمزد تیکر توجه ویژه داشته باشید و صرافی انتخاب کنید که نرخ کمتری برای تیکرها در نظر گرفته است.

تأثیر سفارشگذاری Limit و Market بر نوع کارمزد (Maker یا Taker)
اکنون که تفاوت کارمزد میکر و تیکر را بررسی کردیم، باید به این نکته بپردازیم که انتخاب نوع سفارش (Limit یا Market) چگونه تعیین میکند شما میکر باشید یا تیکر. این بخش یکی از کلیدیترین موضوعات برای معاملهگران است، زیرا تمام محاسبات کارمزد به همین انتخاب وابسته است.
🔹 سفارش Market (بازاری):
در این نوع سفارش، شما قیمت را تعیین نمیکنید؛ بلکه صرافی سفارش شما را بلافاصله با بهترین قیمتهای موجود در دفتر سفارشها اجرا میکند. همین ویژگی باعث میشود شما نقش تیکر (Taker) را داشته باشید. چرا؟ چون نقدینگی موجود را برمیدارید. به همین دلیل کارمزدی که پرداخت میکنید، بالاتر است. سفارشهای Market بیشتر برای شرایطی استفاده میشوند که سرعت مهمتر از هزینه است، مانند خروج سریع برای جلوگیری از لیکوئید شدن یا ورود فوری به معاملهای که در حال شکست یک مقاومت است.
🔹 سفارش Limit (محدود):
در سفارش Limit، شما قیمت مورد نظر خود را مشخص میکنید. برای مثال، میخواهید بیتکوین را فقط زمانی بخرید که قیمت به ۴۲,۵۰۰ دلار برسد. در این حالت سفارش شما به دفتر سفارشها اضافه میشود و بلافاصله پر نمیشود. در این شرایط شما یک میکر (Maker) هستید، زیرا نقدینگی جدید به بازار اضافه کردهاید. کارمزدی که برای این نوع سفارش میپردازید معمولاً کمتر از سفارش Market است.
🔹 نکته جالب:
ممکن است برخی سفارشهای Limit هم بلافاصله پر شوند. فرض کنید شما سفارشی برای خرید بیتکوین روی ۴۳,۰۰۰ دلار بگذارید و دقیقاً در همان لحظه فروشندهای در همان قیمت وجود داشته باشد. در این شرایط اگر سفارش شما بلافاصله اجرا شود، شما همچنان تیکر محسوب میشوید، چون نقدینگی موجود را برداشتید، نه اینکه نقدینگی جدید اضافه کنید.
بنابراین، تعیین اینکه شما میکر باشید یا تیکر، فقط به نوع سفارش (Limit یا Market) بستگی ندارد، بلکه به نحوه پر شدن سفارش نیز مربوط است. این نکتهای است که بسیاری از تریدرهای تازهکار از آن غافل میشوند و تصور میکنند هر سفارش Limit لزوماً میکر است.
از دید استراتژیک، استفاده از سفارش Limit علاوه بر کاهش کارمزد، امکان کنترل بهتر روی نقاط ورود و خروج را نیز فراهم میکند. در مقابل، سفارش Market برای زمانهایی است که سرعت اهمیت بیشتری نسبت به هزینه دارد. تریدرهای حرفهای معمولاً ترکیبی از هر دو نوع سفارش را استفاده میکنند؛ برای معاملات عادی از Limit و برای شرایط اضطراری یا فرصتهای سریع از Market.
شناخت این تفاوت میتواند تأثیر مستقیمی روی هزینههای معاملاتی شما داشته باشد. انتخاب آگاهانه میان Limit و Market نه تنها باعث مدیریت بهتر سرمایه میشود، بلکه میتواند استراتژی معاملاتی شما را حرفهایتر کند.
چگونه تخفیف کارمزد میکر و تیکر بگیریم؟ (با توکنهای بومی مثل BNB یا MX Token)
یکی از مهمترین روشهایی که معاملهگران حرفهای برای کاهش هزینههای خود استفاده میکنند، بهرهبرداری از برنامههای تخفیف کارمزد صرافیها است. این تخفیفها معمولاً در قالب استفاده از توکنهای اختصاصی صرافی یا ارتقای سطح کاربری (VIP Level) ارائه میشوند و میتوانند در بلندمدت تفاوت بزرگی در سود نهایی ایجاد کنند.
🔹 پرداخت کارمزد با توکن بومی صرافی
تقریباً تمام صرافیهای بزرگ دنیا توکن اختصاصی دارند که علاوه بر کاربرد معاملاتی، برای کاهش کارمزد نیز استفاده میشود.
بایننس (Binance): با استفاده از BNB، کارمزد معاملات تا ۲۵٪ کاهش مییابد.
مکسی (MEXC): با نگهداری یا استفاده از MX Token، کارمزد میکر و تیکر کاهش پیدا میکند.
کوینکس (CoinEx): تخفیفهای ویژه با CET Token اعمال میشود.
کوکوین (KuCoin): با استفاده از KCS Token کارمزدها کاهش مییابد.
🔹 ارتقای سطح VIP با حجم معاملات
صرافیها کاربران را بر اساس حجم معاملات ۳۰ روزه دستهبندی میکنند. هرچه سطح VIP شما بالاتر باشد، نرخ کارمزد پایینتر خواهد بود. برای مثال، در بایننس اگر در یک ماه حجم معاملاتی شما بیشتر از ۵۰ بیتکوین باشد، به سطح VIP2 ارتقا پیدا میکنید و تخفیفهای بیشتری در کارمزدها خواهید گرفت.
🔹 ترکیب VIP + توکن بومی
تریدرهای حرفهای برای کاهش حداکثری هزینهها معمولاً هر دو روش را همزمان استفاده میکنند. یعنی هم سطح VIP خود را با افزایش حجم معاملات ارتقا میدهند و هم بخشی از سرمایه را در توکن بومی صرافی نگه میدارند. این ترکیب میتواند باعث شود کارمزد میکر به صفر و کارمزد تیکر به حداقل برسد.

چرا کارمزد میکر کمتر از تیکر است؟ پشت پرده سیاستهای صرافیها
در نگاه اول ممکن است اختلاف چند صدم درصدی میان کارمزد میکر و کارمزد تیکر چندان قابل توجه به نظر نرسد، اما حقیقت این است که همین تفاوت کوچک، نتیجه یک سیاست عمیق و حسابشده از سوی صرافیهاست. اگر بخواهیم به زبان ساده توضیح دهیم، صرافیها برای آنکه بتوانند بازاری پرنقدینگی، قابل اعتماد و کارآمد ایجاد کنند، نیاز دارند گروهی از معاملهگران همواره سفارشهایشان را در دفتر سفارشها باقی بگذارند. این سفارشهای باز همان چیزی هستند که به بازار عمق قیمتی میدهند و باعث میشوند فاصله میان بهترین قیمت خرید و بهترین قیمت فروش، یا همان Bid-Ask Spread، کاهش پیدا کند.
هرچه این فاصله کمتر باشد، بازار برای همه کاربران جذابتر است، زیرا معاملهگر میتواند با هزینه واقعی پایینتری خرید یا فروش کند. در چنین شرایطی تریدرها تشویق میشوند معاملات بیشتری انجام دهند و همین امر حجم گردش مالی صرافی را بالا میبرد. بنابراین برای صرافیها حیاتی است که افراد بیشتری در نقش میکر فعالیت کنند. به همین دلیل، آنها تصمیم میگیرند کارمزد میکر را پایینتر از تیکر تعیین کنند یا حتی در برخی مواقع به صفر برسانند تا حضور این دسته از معاملهگران تقویت شود.
در مقابل، تیکرها کسانی هستند که با ثبت سفارشهای Market یا سفارشهای محدودی که همان لحظه پر میشوند، نقدینگی آماده را از بازار برمیدارند. اگر سهم این گروه بیش از اندازه زیاد باشد، دفتر سفارشها بهتدریج خالی میشود و اختلاف قیمت خرید و فروش افزایش پیدا میکند. این اتفاق تجربه ناخوشایندی برای کاربران به همراه دارد و میتواند اعتبار یک صرافی را زیر سؤال ببرد. برای جلوگیری از چنین وضعیتی، صرافیها کارمزد تیکر را بالاتر از کارمزد میکر تعیین میکنند تا نوعی تعادل میان رفتار کاربران ایجاد شود.
در واقع، تفاوت میان کارمزد میکر و تیکر فقط یک سازوکار درآمدی برای صرافیها نیست، بلکه ابزاری برای مدیریت رفتار معاملاتی کاربران است. با کاهش کارمزد میکر، صرافی معاملهگران بلندمدت و محتاط را جذب میکند و با افزایش کارمزد تیکر، هزینه سرعت عمل را به کسانی تحمیل میکند که ترجیح میدهند سریع وارد یا خارج شوند. این ترکیب دوگانه، بازار را در یک حالت متوازن نگه میدارد؛ جایی که هم عمق کافی برای انجام معاملات بزرگ وجود دارد و هم فرصت کافی برای کسانی که به دنبال اجرای سریع هستند.
از زاویه دیگر، این سیاست به نفع کل اکوسیستم ارز دیجیتال هم هست. بدون حضور پررنگ میکرها، هر معامله بزرگ میتواند باعث نوسان شدید قیمت شود و ثبات بازار را از بین ببرد. اما وقتی دفتر سفارشها پر است، حتی یک معامله سنگین هم بهصورت مرحلهای اجرا میشود و تغییرات قیمت کنترلشده باقی میماند. این همان چیزی است که بازارهای حرفهای و جهانی را از بازارهای کوچک و کمعمق متمایز میکند.
در نتیجه میتوان گفت که کارمزد کمتر میکر نوعی پاداش برای تأمین نقدینگی است و کارمزد بیشتر تیکر نوعی جریمه برای برداشت سریع نقدینگی. این تفاوت، هم صرافی را به اهداف خود در مدیریت بازار میرساند و هم معاملهگران را به انتخاب استراتژی دقیقتر و حسابشدهتر مجبور میکند. برای یک تریدر حرفهای، آگاهی از این پشت پرده اهمیت دارد، زیرا درک همین سیاست ساده میتواند در بلندمدت هزاران دلار صرفهجویی یا هزینه اضافی ایجاد کند.
نقش کارمزد میکر و تیکر در استراتژیهای ترید کوتاهمدت و بلندمدت
وقتی صحبت از استراتژی معاملاتی به میان میآید، موضوع کارمزد میکر و تیکر به یکی از تعیینکنندهترین عوامل تبدیل میشود. بسیاری از معاملهگران تازهکار تنها به سود لحظهای خود نگاه میکنند و توجهی به هزینههای کارمزدی ندارند، اما در عمل، همین کارمزدها هستند که میتوانند تفاوت میان یک تریدر سودآور و یک تریدر زیانده را رقم بزنند.
در استراتژیهای کوتاهمدت مثل اسکالپینگ یا آربیتراژ، حجم معاملات روزانه بسیار بالاست. این یعنی هر بار که تریدر نقش تیکر داشته باشد، باید کارمزدی بالاتر بپردازد. وقتی این هزینهها در طول روز بارها و بارها تکرار شوند، در پایان ماه بخش بزرگی از سود احتمالی از بین میرود. به همین دلیل تریدرهای کوتاهمدت معمولاً بهدنبال استفاده حداکثری از سفارشهای Limit هستند تا در نقش میکر ظاهر شوند و کارمزد کمتری بپردازند. البته در لحظاتی که سرعت اجرای معامله مهمتر از هزینه است، ناچار میشوند بهعنوان تیکر وارد شوند، اما این کار باید با دقت و برنامهریزی انجام شود.
در استراتژیهای بلندمدت، شرایط کمی متفاوت است. تریدرهایی که قصد دارند دارایی را برای مدت زمان طولانی نگه دارند، بهطور طبیعی تعداد معاملات کمتری انجام میدهند. در این شرایط، اهمیت کارمزدها کمتر از تریدرهای کوتاهمدت است، اما همچنان میتواند تأثیرگذار باشد. برای مثال، سرمایهگذاری که فقط در سال چند بار خرید و فروش انجام میدهد، شاید زیاد نگران اختلاف کارمزد میکر و تیکر نباشد. اما حتی در این حالت هم، انتخاب آگاهانه نوع سفارش میتواند هزینههای غیرضروری را کاهش دهد و بازده نهایی را بهبود بخشد.
نکتهای که کمتر به آن توجه میشود این است که کارمزدها میتوانند رفتار روانی معاملهگران را نیز تحت تأثیر قرار دهند. کسی که بارها تجربه پرداخت کارمزد بالاتر در نقش تیکر را داشته، ممکن است ناخودآگاه به سمت استراتژیهای محافظهکارانهتر و استفاده بیشتر از سفارشهای Limit برود. در مقابل، کسانی که سود لحظهای را بالاتر از هزینههای کارمزدی میبینند، همچنان به استفاده از سفارشهای Market ادامه میدهند، حتی اگر بخشی از سودشان قربانی کارمزد شود.
به زبان ساده، در معاملات کوتاهمدت، مدیریت کارمزدها بخشی از استراتژی اصلی است، در حالی که در معاملات بلندمدت، کارمزدها بیشتر بهعنوان یک عامل جانبی ولی همچنان مهم عمل میکنند. موفقترین تریدرها کسانی هستند که این تفاوت را درک کرده و میان نقش میکر و تیکر تعادل ایجاد میکنند.

بررسی روانشناسی بازار؛ چرا بعضی تریدرها همیشه تیکر میشوند؟
در نگاه اول ممکن است اینطور به نظر برسد که انتخاب میان میکر یا تیکر فقط یک تصمیم تکنیکال است که بر اساس نوع سفارش و استراتژی معاملاتی گرفته میشود، اما واقعیت این است که بسیاری از معاملهگران به دلیل ویژگیهای روانشناختی خود، ناخودآگاه بیشتر به سمت نقش تیکر گرایش پیدا میکنند.
بخش بزرگی از این موضوع به احساسات لحظهای بازار مربوط است. وقتی بازار در حال رشد سریع است و قیمتها بهسرعت بالا میروند، بسیاری از تریدرها دچار ترس از دست دادن (FOMO) میشوند. در این حالت، به جای ثبت سفارش Limit و صبر برای رسیدن قیمت، بلافاصله از سفارش Market استفاده میکنند تا مطمئن شوند از فرصت جا نمانند. این رفتار آنها را بهطور مکرر در جایگاه تیکر قرار میدهد و در نتیجه، کارمزد بالاتری پرداخت میکنند.
از سوی دیگر، در شرایط نزولی نیز همین موضوع تکرار میشود. زمانی که بازار بهسرعت در حال ریزش است، ترس از لیکویید شدن یا از دست دادن سرمایه باعث میشود بسیاری از معاملهگران برای خروج فوری از پوزیشن، به سراغ سفارشهای Market بروند. این عجله، هرچند سرمایه آنها را حفظ میکند، اما هزینههای کارمزدی بالاتری به همراه دارد.
جالب است بدانیم که برخی تریدرها حتی زمانی که بازار آرام است نیز به سمت نقش تیکر میروند. دلیل این کار بیشتر به عادت روانی و عدم صبر کافی برمیگردد. آنها ترجیح میدهند معامله سریعتر انجام شود تا احساس اطمینان بیشتری پیدا کنند، حتی اگر مجبور باشند کارمزد بالاتری بپردازند. در واقع، برای این دسته از افراد، آرامش روانی ارزشمندتر از صرفهجویی مالی است.
در مقابل، معاملهگرانی که کنترل بیشتری روی احساسات خود دارند و به استراتژیهای از پیش تعیینشده پایبند میمانند، بیشتر در نقش میکر ظاهر میشوند. آنها حاضرند صبر کنند تا سفارش Limitشان پر شود و در عوض، هزینه کمتری پرداخت کنند. همین تفاوت روانشناختی است که باعث میشود در بلندمدت یک گروه هزینههای کمتری بپردازند و گروه دیگر بخشی از سود خود را صرف کارمزد کنند.
باید پذیرفت که تصمیم برای میکر یا تیکر بودن، تنها یک انتخاب تکنیکی نیست. روانشناسی بازار و ویژگیهای شخصیتی معاملهگر تأثیر مستقیم بر این انتخاب دارد. کسانی که صبر بیشتری دارند و میتوانند در برابر هیجانات لحظهای مقاومت کنند، در نقش میکر موفقتر خواهند بود. در حالی که افراد عجول و هیجانی، بیشتر به سمت نقش تیکر کشیده میشوند.
مزایا و معایب انتخاب نقش Maker یا Taker در معاملات ارز دیجیتال
اکنون که تمام جوانب تفاوت کارمزد میکر و تیکر را بررسی کردیم، باید به این پرسش پاسخ دهیم که معاملهگر در عمل کدام نقش را انتخاب کند و هرکدام چه مزایا و معایبی دارند. واقعیت این است که هیچکدام از این دو نقش بهتنهایی کامل یا بینقص نیستند و انتخاب میان آنها کاملاً به شرایط بازار، استراتژی و حتی شخصیت تریدر بستگی دارد.
وقتی شما در نقش Maker فعالیت میکنید، مهمترین مزیتتان پرداخت کارمزد کمتر است. علاوه بر این، با ثبت سفارشهای Limit میتوانید کنترل بهتری روی نقاط ورود و خروج داشته باشید. شما تعیین میکنید در چه قیمتی وارد بازار شوید و همین مسئله باعث میشود معاملاتتان بر اساس برنامه از پیش تعیینشده انجام شود. همچنین با حضور میکرها بازار عمق بیشتری پیدا میکند و در نتیجه، نوسانات شدید قیمت کمتر میشود. با این حال، میکر بودن همیشه به معنای سرعت پایینتر است. اگر بازار بهسرعت حرکت کند و سفارش شما پر نشود، ممکن است فرصت معاملاتی را از دست بدهید.
در مقابل، وقتی بهعنوان Taker وارد بازار میشوید، مزیت اصلی شما سرعت بالا در اجرای سفارش است. در لحظاتی که قیمت در حال شکست یک مقاومت مهم است یا بازار بهطور ناگهانی ریزش میکند، تیکر بودن بهترین گزینه است، زیرا میتوانید بلافاصله وارد یا خارج شوید. این سرعت بالا بهویژه در استراتژیهای کوتاهمدت مثل اسکالپینگ یا آربیتراژ اهمیت زیادی دارد. اما هزینهای که در این حالت میپردازید، کارمزد بالاتر است و اگر این رفتار را بهطور مداوم تکرار کنید، سود شما بهراحتی کاهش خواهد یافت.
در واقع، انتخاب میان Maker یا Taker بیشتر شبیه یک ترازوست. در یک کفه صرفهجویی مالی و کنترل بهتر روی نقاط ورود و خروج قرار دارد، و در کفه دیگر سرعت و اطمینان از اجرای فوری معامله. تریدرهای حرفهای معمولاً میدانند که باید بسته به شرایط بازار هر دو نقش را بهکار بگیرند؛ در زمانهایی که صبر و تحلیل مهم است، در نقش میکر ظاهر میشوند و زمانی که سرعت مهمتر است، نقش تیکر را انتخاب میکنند.
مزایا و معایب این دو نقش نهتنها روی هزینههای کارمزدی، بلکه بر روی کل استراتژی معاملاتی و حتی روانشناسی تریدر تأثیر مستقیم دارد. کسی که همیشه میکر باشد، ممکن است فرصتهای سریع را از دست بدهد و کسی که همیشه تیکر باشد، بخش زیادی از سود خود را صرف کارمزد کند. راه درست، ترکیب هوشمندانه این دو نقش است.
جمعبندی نهایی؛ میکر یا تیکر کدام بهتر است؟
پس از بررسی تمام جوانب، از تعریفها تا ساختار کارمزدها، تفاوتها، مزایا و حتی اثرات روانشناسی، حالا وقت آن است که به یک نتیجهگیری برسیم. پاسخ این پرسش که «میکر بهتر است یا تیکر؟» در حقیقت یک پاسخ مطلق ندارد. همهچیز به شرایط بازار، استراتژی شخصی و هدف معاملاتی شما بستگی دارد.
اگر استراتژی شما بر پایه صبر، تحلیل دقیق و مدیریت هزینههاست، بدون شک میکر بودن انتخاب بهتری خواهد بود. شما میتوانید با سفارشهای محدود وارد بازار شوید، کارمزد کمتری بپردازید و در عین حال به نقدینگی بازار هم کمک کنید. این شیوه برای معاملهگران بلندمدت، کسانی که قصد دارند سرمایه را با آرامش بیشتری مدیریت کنند، و حتی برای نهادهای مالی بزرگ، انتخابی منطقی و مقرونبهصرفه است.
اما در طرف دیگر، اگر شما جزو معاملهگرانی هستید که به دنبال فرصتهای لحظهای هستید، اگر بازار در حال نوسان شدید است و هر ثانیه اهمیت دارد، یا اگر برای جلوگیری از ضرر بزرگ باید سریع واکنش نشان دهید، در این شرایط تیکر بودن اجتنابناپذیر است. سرعت اجرای فوری سفارش، مزیتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت، حتی اگر مجبور باشید کارمزد بیشتری پرداخت کنید.
در واقع، یک معاملهگر حرفهای باید بتواند میان این دو نقش تعادل برقرار کند. همیشه میکر بودن ممکن است باعث از دست رفتن فرصتهای سریع شود و همیشه تیکر بودن هم میتواند بخش بزرگی از سود شما را صرف کارمزدها کند. هنر یک تریدر موفق، درک این موضوع است که بداند چه زمانی باید صبر کند و میکر باشد، و چه زمانی باید سرعت عمل داشته باشد و تیکر شود.
از دیدگاه کلانتر، وجود هر دو گروه در بازار ضروری است. بدون میکرها، بازار عمق و نقدینگی نخواهد داشت و بدون تیکرها، بازار پویا و زنده باقی نمیماند. صرافیها نیز با طراحی ساختار کارمزد متفاوت، سعی میکنند این تعادل طبیعی را حفظ کنند.
به همین دلیل، پاسخ نهایی این است: هیچکدام بهتر از دیگری نیست، بلکه ترکیب هوشمندانه آنهاست که بهترین نتیجه را به همراه دارد.
مطالب پیشنهادی
کارمزد میکر معمولاً کمتر از تیکر است، چون میکر با ثبت سفارش Limit به بازار نقدینگی اضافه میکند، اما تیکر نقدینگی را برمیدارد و کارمزد بیشتری میپردازد.
این سیاست برای تشویق معاملهگران به ثبت سفارشهای محدود است تا دفتر سفارشها پر شود و بازار عمق و نقدینگی بیشتری پیدا کند.
خیر. اگر سفارش Limit شما همان لحظه پر شود، نقش شما تیکر خواهد بود، چون از نقدینگی موجود استفاده کردهاید.
در اغلب صرافیها کارمزد میکر بین ۰.۰۲٪ تا ۰.۱٪ و کارمزد تیکر بین ۰.۰۴٪ تا ۰.۱٪ متغیر است که به سطح VIP و تخفیفها بستگی دارد.
در فیوچرز معمولاً کارمزد میکر نزدیک صفر یا حدود ۰.۰۲٪ است، در حالی که کارمزد تیکر بیشتر و بین ۰.۰۴٪ تا ۰.۰۵٪ محاسبه میشود.
با استفاده از توکنهای بومی صرافی مثل BNB در بایننس یا MX در مکسی، و همچنین ارتقای سطح VIP با افزایش حجم معاملات، میتوان کارمزدها را کاهش داد.
تریدرهای کوتاهمدت معمولاً به سرعت نیاز دارند، پس اغلب تیکر میشوند، اما باید هزینه کارمزد بالاتر را هم در نظر بگیرند.
برای استراتژیهای بلندمدت، میکر بودن مناسبتر است چون کارمزد کمتری دارد و امکان مدیریت دقیق نقاط ورود و خروج را فراهم میکند.
بله. حتی اختلاف کوچک کارمزدی در معاملات پرتکرار میتواند در پایان ماه به صدها یا هزاران دلار تفاوت در سود یا زیان نهایی منجر شود.