
لایه دوم اتریوم چیست؟ بررسی کامل Layer 2 در ۲۰۲۵
مقدمهای جامع درباره اتریوم و مشکل مقیاسپذیری آن
اتریوم، بهعنوان دومین بلاکچین بزرگ دنیا پس از بیتکوین، نهتنها یک رمزارز است بلکه بستری برای ایجاد قراردادهای هوشمند، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (DApps)، توکنهای NFT، دیفای و هزاران پروژه نوآورانه دیگر نیز محسوب میشود. از ابتدای پیدایش خود در سال ۲۰۱۵ توسط ویتالیک بوترین و تیم همراهش، اتریوم بهعنوان انقلابی در جهان فناوری اطلاعات و امور مالی غیرمتمرکز معرفی شد. برخلاف بیتکوین که عمدتاً برای ذخیره ارزش و انتقال پول طراحی شده، اتریوم ساختاری قابل برنامهریزی دارد که توسعهدهندگان میتوانند روی آن اپلیکیشنهایی بدون نیاز به واسطه بسازند. اما این سیستم قدرتمند با یک چالش بنیادین و حیاتی مواجه است: مقیاسپذیری.
مقیاسپذیری در هر سیستم توزیعشدهای به معنای توانایی شبکه برای مدیریت تعداد زیادی تراکنش در زمان کوتاه است. بلاکچینهایی مانند اتریوم بهطور ذاتی به علت ماهیت غیرمتمرکز خود با محدودیتهایی روبهرو هستند. این محدودیتها بیشتر به علت ساختار اجماع، امنیت و الزامات همگامسازی دادهها بین نودهاست. در اتریوم، هر گره (Node) باید کل اطلاعات بلاکچین را ذخیره و پردازش کند تا قادر به اعتبارسنجی تراکنشها باشد. این موضوع در کنار نرخ محدود تراکنشهای در ثانیه (حدود ۱۵–۳۰ تراکنش) موجب شده که با رشد محبوبیت و افزایش کاربران، هزینه گس (Gas Fee) افزایش یابد و بسیاری از کاربران عادی از استفاده روزانه از این پلتفرم بازبمانند.
بهعنوان نمونه، در بازههایی که محبوبیت پروژههای دیفای یا توکنهای NFT افزایش یافته، هزینه ارسال یک تراکنش ساده در شبکه اتریوم تا دهها دلار نیز رسیده است. برای خرید یک توکن ۵ دلاری، کاربران گاهی مجبور بودند ۳۰ دلار فقط کارمزد پرداخت کنند؛ اتفاقی که اساساً با ماهیت دموکراتیک و دسترسپذیر بلاکچین در تضاد است. در چنین شرایطی است که مفهوم لایه دوم (Layer 2) بهعنوان راهحلی ضروری برای ادامه حیات و رشد پایدار اتریوم مطرح میشود.
🔹✦▌ نکته حیاتی – هزینه گس بالا، قاتل تجربه کاربری در اتریوم: اگر بلاکچین نتواند خدمات مالی غیرمتمرکز را برای عموم مردم با هزینهای معقول ارائه دهد، از هدف اصلی خود دور خواهد شد. لایه دوم دقیقاً با همین هدف طراحی شده تا هزینههای گس را تا بیش از ۹۰٪ کاهش دهد و تراکنشها را در کسری از ثانیه ممکن سازد.
چالشهای مقیاسپذیری اتریوم تنها به هزینه ختم نمیشوند. سرعت پایین تأیید تراکنشها، ترافیک شبکه، زمان انتظار برای استخراج بلاک، و ناتوانی در پاسخگویی همزمان به میلیونها کاربر از جمله عواملی هستند که تهدیدی جدی برای رشد این بلاکچین هستند. همچنین، با ورود رقبایی مانند Solana، Avalanche و Binance Smart Chain که از ساختارهای سریعتر و ارزانتری بهرهمند هستند، اتریوم مجبور شد به دنبال اصلاحات بنیادین باشد؛ اصلاحاتی که از طریق ارتقاهای داخلی (مانند Ethereum 2.0) و راهکارهای خارجی (مانند لایه دوم) پیگیری میشوند.
نکته مهم در مورد راهکارهای داخلی مانند Ethereum 2.0 یا بهعبارتی “Consensus Layer” این است که نیازمند تغییرات عمیق در معماری شبکه هستند و سالها طول میکشد تا بهطور کامل پیادهسازی شوند. اما لایه دوم بهعنوان یک سازوکار مکمل، امکان اجرای سریع، کمهزینه و قابل پیادهسازی بدون تغییر ساختار فعلی را فراهم میکند. درواقع، Layer 2 بر روی بستر موجود Layer 1 (اتریوم فعلی) بنا میشود و مانند یک جاده فرعی اما فوقالعاده سریع، بخشی از بار ترافیک اصلی را به دوش میکشد تا تجربه کاربران بهبود یابد.
مسئلهای که بسیاری از تازهواردان به دنیای رمزارزها از آن غافل میمانند، این است که لایه دوم نه تنها برای اتریوم بلکه برای کل اکوسیستم بلاکچین حیاتی است. بدون راهکارهایی مانند Optimistic Rollup یا ZK-Rollup، بسیاری از پروژهها عملاً توانایی پاسخگویی به نیازهای کلان مانند پرداختهای همزمان، بازیهای زنده، یا امور مالی پرحجم را ندارند. از همین رو، شرکتهای بزرگی مانند Coinbase، Binance و حتی بنیاد اتریوم، تمرکز ویژهای بر حمایت از راهکارهای لایه دوم داشتهاند و سرمایهگذاریهای هنگفتی را در این حوزه انجام دادهاند.
در نهایت، مفهوم Layer 2 بهجای آنکه جایگزینی برای اتریوم باشد، نقش مکمل را ایفا میکند. این فناوری با هدف افزایش ظرفیت شبکه، بهبود تجربه کاربری، کاهش هزینهها، و فراهمسازی زیرساختی برای رشد گستردهتر DAppها معرفی شده است. در بخشهای بعدی این مقاله، بهطور دقیق و تخصصی به معرفی فناوریهای مختلف لایه دوم، تفاوتهای آنها، عملکرد فنی، مزایا و محدودیتها خواهیم پرداخت.
خدمات احرازچی
- وریفای تضمینی بایننس با مدارک معتبر
- فروش اکانت آماده بایننس با تأیید هویت کامل
- خدمات وریفای سریع و آسان بایننس
- مدارک فیزیکی معتبر برای وریفای بایننس
لایه دوم اتریوم چیست و چرا به آن نیاز داریم؟
در دنیای پرسرعت بلاکچین، زمانیکه تقاضا برای استفاده از یک شبکه افزایش مییابد، بهدنبال آن هزینهها نیز بالا میرود، عملکرد شبکه کاهش مییابد و تجربه کاربر با مشکلات متعددی مواجه میشود. اتریوم، بهعنوان یکی از قدرتمندترین و پرکاربردترین بلاکچینها، به خوبی این چالش را در سالهای اخیر تجربه کرده است. همین مسئله باعث شده که جامعه توسعهدهندگان و سرمایهگذاران بهدنبال راهحلهایی باشند که بدون تغییر در ساختار بنیادین شبکه، بتوانند اتریوم را به سطحی از مقیاسپذیری و کارآمدی برسانند که پاسخگوی کاربران میلیاردی آینده باشد. نتیجه این تلاشها مفهومی به نام لایه دوم اتریوم (Ethereum Layer 2) است؛ یک انقلاب نرمافزاری که آینده بلاکچین را بازتعریف میکند.
لایه دوم، در تعریف ساده، به مجموعهای از فناوریها و پروتکلها اطلاق میشود که روی شبکه اصلی اتریوم (که به آن Layer 1 میگویند) ساخته میشوند تا برخی از وظایف پردازشی یا تراکنشی را از شبکه اصلی به خارج از آن منتقل کنند. هدف این فناوری آن است که کار اصلی یعنی ثبت و تأیید نهایی اطلاعات همچنان در اتریوم صورت گیرد، اما پردازشهای سنگین، تراکنشهای متعدد و محاسبات پیچیده در یک محیط سریعتر، ارزانتر و سبکتر انجام شوند.
برای درک بهتر، لایه دوم مانند یک مسیر فرعی یا باند اضافه در یک بزرگراه شلوغ است. اگر هزاران ماشین بخواهند همزمان از یک بزرگراه تکباند عبور کنند، ترافیک ایجاد میشود، سرعت حرکت پایین میآید و سوخت زیادی مصرف میشود. اما اگر کنار این بزرگراه، یک باند ویژه برای عبور سریعتر برخی خودروها اضافه کنیم، ترافیک کاهش یافته و همه سریعتر به مقصد میرسند. لایه دوم دقیقاً چنین نقشی را در شبکه اتریوم ایفا میکند.
از منظر فنی، Layer 2 بخشی از معماری بلاکچین محسوب نمیشود که در اجماع یا استخراج بلاکها شرکت داشته باشد، بلکه بهعنوان لایهی پردازشی مستقل اما متصل به شبکه اصلی فعالیت میکند. این لایه ممکن است شامل پروتکلهایی باشد که تراکنشها را در یک محیط خارج از زنجیره (off-chain) پردازش کرده و تنها نتیجه نهایی را به شبکه اصلی ارسال کنند. به همین دلیل است که لایه دوم میتواند با سرعت بسیار بیشتر و هزینهی بسیار کمتر عمل کند، در حالی که امنیت و اعتبار آن همچنان توسط اتریوم تأیید میشود.
🔹✦▌ نکته مهم – لایه دوم، پردازش سریع با امنیت لایه اول: مهمترین ویژگی لایه دوم این است که عملکرد سریع و ارزان خود را با امنیت و غیرمتمرکز بودن اتریوم ترکیب میکند؛ یعنی بدون اینکه سازش با امنیت انجام دهد، مقیاسپذیری را به شکل چشمگیری افزایش میدهد.
دلایل نیاز اتریوم به لایه دوم را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
نخست، هزینههای بالای گس در زمانهای پرترافیک. زمانیکه هزاران کاربر همزمان در حال تعامل با یک قرارداد هوشمند یا انجام تراکنش هستند، رقابت برای وارد شدن به بلاک بعدی افزایش یافته و گسفی بهشدت بالا میرود. این مسئله باعث شده پروژههایی مانند بازیهای بلاکچینی یا پرداختهای خرد در عمل غیرقابل استفاده شوند. دوم، کند بودن سرعت نهاییسازی تراکنشها. تأیید یک تراکنش ممکن است بین چند ثانیه تا چند دقیقه طول بکشد، که برای بسیاری از اپلیکیشنهای بلادرنگ (Real-Time) مناسب نیست. سوم، ظرفیت پایین تراکنش در ثانیه که رقبا مانند Solana یا Avalanche از آن پیشی گرفتهاند. و چهارم، نیاز به توسعه مقیاس جهانی برای پذیرش کاربران میلیاردی در آینده که بدون زیرساخت لایه دوم ممکن نیست.
جایگاه Layer 2 در این میان کاملاً حیاتی است. اگرچه اتریوم در حال توسعه نسخه دوم خود (Ethereum 2.0) با اجماع اثبات سهام و Sharding است، اما پیادهسازی کامل آن سالها بهطول میانجامد. در این بازهی زمانی، اگر از راهحلهای موازی و مکمل استفاده نشود، احتمالاً شاهد مهاجرت پروژهها و کاربران به شبکههای رقیب خواهیم بود. به همین دلیل، بسیاری از شرکتهای بزرگ مانند Coinbase، Binance، Consensys و حتی خود بنیاد اتریوم تمرکز جدیای بر توسعه و پذیرش راهکارهای لایه دوم دارند.
نکته جالب اینجاست که لایه دوم صرفاً یک ابزار موقت برای حل یک مشکل فنی نیست، بلکه خودش تبدیل به یک اکوسیستم مستقل با اقتصاد، اپلیکیشنها، کیفپولها و حتی توکنهای بومی شده است. پروژههایی مانند Arbitrum، Optimism، zkSync، Base و Scroll نهتنها سرعت شبکه را بالا بردهاند، بلکه برای خودشان کاربران وفادار، بازارهای دیفای، پروژههای NFT و زیرساختهای کامل ایجاد کردهاند. برخی از آنها حتی در حال رقابت با اتریوم اصلی از لحاظ تعداد تراکنش روزانه هستند.
از منظر کاربر نهایی نیز تجربه کار با Layer 2 بسیار سادهتر شده است. کیفپولهایی مانند MetaMask و Trust Wallet اکنون از شبکههای لایه دوم پشتیبانی میکنند و بسیاری از صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز امکان برداشت و واریز مستقیم در این شبکهها را فراهم کردهاند. بهعبارت دیگر، کاربر نهایی بدون نیاز به درک مفاهیم پیچیده، میتواند از مزایای هزینه کم و سرعت بالا بهرهمند شود.
لایه دوم حتی تأثیر اقتصادی گستردهای بر اکوسیستم دارد. با کاهش هزینههای تراکنش، فضای بیشتری برای نوآوری ایجاد میشود. پروژههای استارتاپی که پیشتر توان پرداخت هزینههای بالای گس را نداشتند، اکنون میتوانند بدون مشکل پروژههای خود را راهاندازی کنند. همچنین، فرصتهایی برای درآمدزایی، نقدینگی و تجارت سریعتر فراهم شده که پیشتر با محدودیت مواجه بود.
تفاوت ساختاری بین لایه اول و لایه دوم در بلاکچین اتریوم
درک دقیق تفاوتهای ساختاری میان لایه اول (Layer 1) و لایه دوم (Layer 2) در بلاکچین اتریوم، تنها به معنای شناخت یک تفاوت فنی نیست؛ بلکه به معنای درک استراتژی مقیاسپذیری، امنیت، سرعت و توسعه آیندهی کل اکوسیستم اتریوم است. این دو لایه، گرچه بهظاهر مکمل یکدیگر هستند، اما از نظر عملکرد، نقش، سطح امنیت، مدل اجماع، و تعامل با کاربران نهایی، تفاوتهای بنیادینی دارند که شناخت آنها برای توسعهدهندگان، سرمایهگذاران و کاربران عادی حیاتی است.
در سطح لایه اول، ما با زیرساخت اصلی شبکه اتریوم مواجه هستیم. این لایه شامل تمامی گرهها (Nodes) است که با استفاده از الگوریتم اجماع (در حال حاضر اثبات سهام یا PoS) مسئول پردازش، اعتبارسنجی و ثبت نهایی تراکنشها هستند. در این لایه، هر تراکنش باید توسط کل شبکه بررسی و تأیید شود. امنیت بالا، غیرمتمرکز بودن کامل، و تغییرناپذیری دادهها از ویژگیهای کلیدی Layer 1 هستند. در عوض، این سطح امنیت و تمرکززدایی، هزینههایی نیز دارد؛ سرعت پردازش محدود، هزینههای گس بالا، و تأخیر در نهاییسازی تراکنشها، از معایب شناختهشدهی آن است.
در مقابل، لایه دوم یک زیرساخت جانبی و مستقل است که روی Layer 1 ساخته میشود. این لایه شامل فناوریهایی مانند Rollupها (اعم از Optimistic یا ZK)، کانالهای دولتی (State Channels)، Validium، Plasma و… میشود. برخلاف لایه اول، در Layer 2 نیازی به مشارکت کل گرههای اتریوم در پردازش هر تراکنش نیست. بلکه این عملیات در محیطهای خارجزنجیرهای (off-chain) یا نیمهزنجیرهای انجام شده و فقط نتایج نهایی یا دادههای فشردهشده به شبکه اصلی بازگردانده میشوند.
🔹✦▌ ترفند کاربردی – نگاه کن به “مسیر رفت و برگشت” تراکنش در لایه دوم: در Layer 2، شما تراکنش را به شبکهای سبکتر و سریعتر میفرستید که آن را سریع انجام داده و فقط تأیید نهایی را روی لایه اول انجام میدهد. این یعنی امنیت همان اتریوم را دارید، ولی سرعتی شبیه به VISA.
یکی از کلیدیترین تفاوتهای ساختاری میان این دو لایه، در مدل اجماع است. در لایه اول، اجماع مبتنی بر اثبات سهام (PoS) است که نیازمند تأیید توسط اعتبارسنجهای رسمی شبکه است. اما در Layer 2، برخی مدلها اصلاً اجماع داخلی ندارند (مانند zkRollupها) و برخی دیگر از مدلهای سبکتر و کمهزینهتری استفاده میکنند (مانند Optimistic Rollup). این تفاوت باعث میشود که Layer 2 بتواند در کسری از ثانیه تراکنشها را پردازش کرده و فقط در صورت بروز اختلاف یا نیاز به امنیت بیشتر، داده را به لایه اول ارسال کند.
از نظر تعامل با قراردادهای هوشمند نیز تفاوت مهمی وجود دارد. در Layer 1، هر قرارداد بهصورت کامل در بلاکچین ثبت شده و توسط هزاران گره اجرا میشود. در لایه دوم، برخی قراردادها بهصورت “mirror” شده یا حتی متفاوت از نسخه اصلی اجرا میشوند. این موضوع میتواند در برخی موارد به ناسازگاریهای فنی یا نیاز به پلهای ارتباطی (Bridges) میان لایهها منجر شود.
همچنین از دیدگاه زیرساخت شبکهای و کاربردی، Layer 1 بیشتر مناسب مواردی است که نیاز به بیشترین سطح امنیت و غیرمتمرکز بودن دارند؛ مانند انتقال وجوه کلان، رأیگیریهای دولتی یا ذخیرهسازی دائم. اما Layer 2 بهدلیل سرعت و هزینه پایین، برای کاربردهای پرحجم و پرتعداد مثل بازیهای بلاکچینی، صرافیهای غیرمتمرکز سریع، NFTهای تعاملی و تراکنشهای خرد ایدهآل است.
در حوزه هزینهها نیز تفاوتها چشمگیر است. برای مثال، در لایه اول، هزینه گس ارسال یک تراکنش ساده میتواند بین ۵ تا ۲۰ دلار باشد، اما در بسیاری از شبکههای Layer 2 مانند zkSync یا Base این رقم به زیر ۰.۱ دلار میرسد. حتی در برخی موارد خاص، مانند انتقال توکن داخلی بین دو آدرس در لایه دوم، کارمزد نزدیک به صفر است.
تفاوت در سطح نهاییسازی تراکنشها نیز قابل توجه است. در Layer 1، نهاییشدن تراکنش ممکن است چند دقیقه طول بکشد، چراکه باید در بلاک ثبت شده و تأیید شبکه را دریافت کند. در مقابل، در لایه دوم (مخصوصاً ZK-Rollups)، نهاییسازی در کمتر از ۱۰ ثانیه انجام میشود و کاربر بلافاصله میتواند از آن خروجی استفاده کند.
با توجه به همه این تفاوتها، تحلیلگران اکوسیستم معتقدند که اتریوم بدون Layer 2 قادر به پاسخگویی به نیاز جهانی نیست. همانطور که اینترنت برای پایداری و توسعه به CDNs، کشینگ و لایههای زیرساختی دیگر نیاز دارد، بلاکچین نیز برای ماندن و رشد، به لایههای تکمیلی نیازمند است. Layer 1 بهعنوان ستون فقرات باقی خواهد ماند، اما نوآوری و رشد تجاری عمدتاً در لایه دوم اتفاق خواهد افتاد.

انواع راهکارهای لایه دو در اتریوم (State Channels، Rollups، Plasma و…
در مسیر توسعه مقیاسپذیری اتریوم، جامعه توسعهدهندگان و متخصصان بلاکچین به راهکارهای متنوعی برای لایه دوم متوسل شدهاند که هرکدام از آنها با رویکردی متفاوت، سعی در افزایش ظرفیت شبکه، کاهش هزینههای تراکنش، و بهبود تجربه کاربری داشتهاند. راهکارهای لایه دوم در اکوسیستم اتریوم تنها یک تکنولوژی نیستند، بلکه مجموعهای از مکانیسمها با معماریهای متفاوتاند که بهنوعی مکمل لایه اول هستند. درک عمیق هرکدام از این راهکارها، دیدگاهی جامع برای تصمیمگیری بهتر در استفاده، سرمایهگذاری و طراحی پروژههای آینده فراهم میکند.
نخستین دسته از این راهکارها، کانالهای وضعیت (State Channels) هستند. این روش بر پایه انتقال تراکنشها خارج از زنجیره (off-chain) عمل میکند. در این مدل، دو یا چند کاربر ابتدا یک تراکنش پایه در لایه اول ثبت میکنند تا یک کانال ارتباطی ایجاد شود. سپس میتوانند صدها یا هزاران تراکنش را در این کانال خصوصی رد و بدل کرده و تنها در پایان، وضعیت نهایی را به بلاکچین اصلی ارسال کنند. این راهکار برای پرداختهای خرد یا بازیهای آنلاین بسیار مفید است، زیرا با کاهش تماس با لایه اول، هزینه گس تقریباً به صفر میرسد. با این حال، State Channels محدود به تعاملات بین افراد از پیش تعیینشده هستند و برای اپلیکیشنهای باز و تعاملی مانند صرافیهای غیرمتمرکز مناسب نیستند.
راهکار دوم، Plasma است؛ یکی از نخستین پیشنهادات رسمی برای مقیاسپذیری اتریوم که توسط ویتالیک بوترین و جوزف پون معرفی شد. Plasma بلاکچینهای فرعیای ایجاد میکند که بهصورت دورهای با بلاکچین اصلی در ارتباطاند. این زنجیرههای فرعی تراکنشها را در خود پردازش کرده و تنها دادههای حیاتی یا اثباتها را به زنجیره مادر ارسال میکنند. هر Plasma chain دارای قوانین خاص خود است و امنیت آن تا حدی به صحت عملکرد قرارداد هوشمند مربوطه بستگی دارد. با این حال، بهعلت پیچیدگی پیادهسازی و مشکل “Data Availability”، پروژههای مبتنی بر Plasma کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
راهکار سوم و شاید تأثیرگذارترین آنها، Rollups هستند. این فناوری با دو شاخهی اصلی Optimistic Rollups و ZK-Rollups شناخته میشود و اکنون بهعنوان ستون فقرات توسعه لایه دوم اتریوم تلقی میگردد. Rollupها با هدف تجمیع صدها یا هزاران تراکنش در یک مجموعه، آنها را بهشکل فشردهشده به لایه اول ارسال میکنند. تفاوت این روش با دیگر روشها در آن است که تمام دادههای تراکنش (نه فقط نتایج) در لایه اول منتشر میشود، ولی پردازش آن در لایه دوم انجام میگیرد.
🔹✦▌ نکته تخصصی – دلیل محبوبیت Rollupها در بین توسعهدهندگان: برخلاف Plasma که دادهها را بیرون از زنجیره نگه میدارد و گاهی با مشکل دسترسی مواجه میشود، Rollupها دادهها را روی اتریوم نگه میدارند. این یعنی هم مقیاسپذیری، هم امنیت، هم شفافیت.
در Optimistic Rollup فرض بر آن است که تراکنشها صحیح هستند مگر اینکه خلافش ثابت شود. در این مدل، هر فرد میتواند طی یک دوره مشخص (که معمولاً ۷ روز است) به نتایج ارائهشده اعتراض کند. در صورت اعتراض معتبر، تراکنش لغو میشود و فردی که خلاف را اثبات کرده، پاداش میگیرد. این ساختار امنیت را حفظ میکند، اما باعث تأخیر در برداشت وجه میشود. پروژههایی مانند Optimism و Arbitrum با این فناوری کار میکنند و اکنون میلیاردها دلار سرمایه در این بسترها قفل شده است.
در طرف مقابل، ZK-Rollupها یا Rollupهای مبتنی بر اثبات بدون دانش (Zero Knowledge Proofs) قرار دارند. در این مدل، برای هر مجموعه از تراکنشها، یک اثبات رمزنگاریشده تولید میشود که صحت محاسبات را تضمین میکند. این اثبات روی بلاکچین اتریوم ثبت شده و نیاز به دوره اعتراض وجود ندارد. بنابراین سرعت خروج وجه بیشتر، و امنیت رمزنگاریشدهای فراهم میشود. پروژههایی مانند zkSync، StarkNet، Polygon zkEVM، Scroll و Linea از جمله پیشروهای این حوزهاند.
هر یک از این فناوریها مزایا و چالشهای خاص خود را دارند. State Channelها بسیار سریعاند اما انعطافپذیری محدودی دارند. Plasma امنیت متوسطی ارائه میدهد اما پیچیده و قدیمی محسوب میشود. Rollupها اما از نظر توازن بین امنیت، سرعت و کارایی بهترین گزینه فعلی هستند. همین موضوع باعث شده که بنیاد اتریوم نیز تمرکز خود را روی گسترش و بهینهسازی Rollupها قرار دهد.
در کنار این سه مدل اصلی، راهکارهای دیگری مانند Validium و Volition نیز در حال توسعه هستند. Validium مشابه ZK-Rollup عمل میکند اما دادهها را خارج از زنجیره ذخیره میکند. Volition به کاربران اجازه میدهد برای هر تراکنش انتخاب کنند که داده روی زنجیره باشد یا خارج از آن. این انعطافپذیری بالا، امکان طراحی اپلیکیشنهای پیشرفتهتری را فراهم میسازد.
دستهبندی راهکارهای Layer 2 نشان میدهد که این حوزه صرفاً یک راهحل مقطعی نیست، بلکه به یک شاخه تخصصی و علمی در مهندسی بلاکچین تبدیل شده است. همانند سیستمعاملهای متنوع در دنیای کامپیوتر، در آینده نزدیک شاهد رقابت، همافزایی و بلوغ بیشتر این پروتکلها خواهیم بود.
آشنایی تخصصی با Optimistic Rollups و نحوه کار آن
در میان انواع راهکارهای لایه دوم اتریوم، Optimistic Rollups جایگاه ویژهای پیدا کردهاند. این فناوری نهتنها از نخستین پیادهسازیهای موفق در مقیاسپذیری لایه دوم است، بلکه هماکنون بیشترین میزان ارزش قفلشده (TVL) را در میان Rollupها در اختیار دارد. پروژههای مهمی مانند Arbitrum و Optimism با استفاده از این مدل طراحی شدهاند و میلیونها کاربر، توسعهدهنده و سرمایهگذار به شکل مستقیم از آن بهره میبرند. برای درک دقیقتر از چگونگی عملکرد این ساختار، ابتدا باید به پایههای مفهومی آن پرداخته شود و سپس نحوه اجرا، اجماع، امنیت و مزایا و چالشهای عملیاتی آن تحلیل گردد.
واژه “Optimistic” در نام این فناوری، بیانگر یکی از اصول کلیدی آن است: پیشفرض بر صحت تراکنشها. برخلاف ZK-Rollupها که هر تراکنش را با مدارک رمزنگاریشده اثبات میکنند، در Optimistic Rollup فرض بر این است که همه تراکنشهایی که توسط Sequencer (نهاد ثبتکننده تراکنشها) منتشر میشوند، درست هستند، مگر اینکه فردی خلاف آن را اثبات کند. این پیشفرض باعث میشود که نیازی به تولید اثبات رمزنگاری پیچیده نباشد، در نتیجه، پردازش سریعتر و سادهتر انجام میشود.
نحوه عملکرد کلی به این صورت است که کاربران، تراکنشهای خود را به لایه دوم (مثلاً Arbitrum یا Optimism) ارسال میکنند. این تراکنشها در خارج از شبکه اصلی اتریوم پردازش میشوند و سپس دادههای مربوط به آنها در قالب یک Rollup یا بسته تراکنشی، توسط Sequencer به لایه اول ارسال میشود. این دادهها معمولاً در قالب کالدیت (Calldata) روی اتریوم ثبت میشوند تا برای همیشه در دسترس باشند. همزمان، یک وضعیت جدید از اجرای این تراکنشها نیز ارائه میشود، که به آن State Root گفته میشود.
حال اگر کسی ادعا کند که یکی از این تراکنشها نادرست است یا نتیجه نهایی اجرای قرارداد اشتباه بوده، میتواند طی دورهای که به آن Challenge Window یا دوره اعتراض گفته میشود (معمولاً حدود ۷ روز)، با ارسال یک Fraud Proof یا اثبات تقلب، درخواست بررسی بدهد. در صورتیکه اثبات او معتبر باشد، آن بخش از Rollup باطل شده و فردی که خلاف را افشا کرده، پاداش میگیرد.
🔹✦▌ نکته امنیتی – چرا خروج سرمایه در Optimistic Rollup تا ۷ روز طول میکشد؟ دلیل این تأخیر، دوره اعتراض است. وقتی شما دارایی خود را از لایه دوم به اتریوم اصلی میفرستید، سیستم باید صبر کند تا اطمینان حاصل شود که هیچکس به درستی تراکنش شما اعتراض نمیکند. این دوره برای محافظت از امنیت کاربران است، نه یک نقص فنی.
از منظر فنی، Optimistic Rollup بهطور کامل سازگار با ماشین مجازی اتریوم (EVM) طراحی شده است. این بدان معناست که قراردادهای هوشمند موجود در اتریوم میتوانند بدون تغییر یا با تغییرات جزئی در این لایه اجرا شوند. این ویژگی باعث شده که مهاجرت پروژههای دیفای، بازی، NFT و DAO به این لایه بسیار آسان باشد و کاربر نیز تغییر محسوسی در تجربه کاربری حس نکند.
یکی دیگر از ویژگیهای جالب Optimistic Rollup، استفاده از سیستم Sequencer Centralization است. در حال حاضر، در بسیاری از شبکههای Optimistic، یک موجودیت مرکزی مسئول ثبت تراکنشها است. این موضوع اگرچه باعث افزایش سرعت میشود، اما از دیدگاه عدم تمرکز (Decentralization) یک نقطه ضعف بالقوه محسوب میشود. البته پروژههایی مانند Optimism در حال کار روی Decentralized Sequencing هستند تا در آینده این مشکل نیز برطرف گردد.
از نظر کارایی و عملکرد، Optimistic Rollup میتواند تا هزاران تراکنش در ثانیه پردازش کند و هزینهها را تا بیش از ۹۰٪ نسبت به اتریوم کاهش دهد. بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز، بازارهای NFT و اپلیکیشنهای مالی مانند Synthetix، Velodrome، Uniswap و GMX اکنون نسخههای Optimistic دارند که روی Optimism یا Arbitrum اجرا میشوند.
با این حال، این فناوری نیز بدون چالش نیست. علاوه بر تأخیر در برداشت داراییها، یکی دیگر از چالشها، اعتماد به Sequencer و لزوم زیرساخت مناسب برای اعتبارسنجی اعتراضهاست. همچنین، در برخی موارد پیچیده، تهیه Fraud Proof معتبر میتواند فرآیندی زمانبر و پیچیده باشد. از همین رو، پروژههایی مانند Boba Network یا Metis در تلاشاند تا نسخههای بهبودیافته و سریعتری از Optimistic Rollup ارائه دهند.
مسئله مهم دیگر، تعامل با پلهای ارتباطی (Bridges) است. انتقال داراییها بین لایه دوم و لایه اول یا بین دو شبکه Optimistic، نیازمند طراحی دقیق پلها و محافظت در برابر حملات Double-Spending یا فیشینگ است. پروژههایی مانند Hop Protocol و Across در این حوزه راهکارهای نوآورانه ارائه دادهاند که امکان برداشت فوری از Optimistic Rollup را فراهم میسازند.
بررسی ZK-Rollups و آینده اثبات بدون دانش در اتریوم
درحالیکه راهکارهای Optimistic Rollup نقش مهمی در کاهش هزینه و افزایش ظرفیت اتریوم ایفا میکنند، توجه جامعه بلاکچین بهسمت نوعی دیگر از فناوری لایه دوم جلب شده که نهتنها سریعتر است بلکه از پایههای ریاضی پیچیده و اثبات رمزنگاری برای تضمین امنیت بهره میبرد: ZK-Rollups یا Rollupهای مبتنی بر اثبات بدون دانش. این راهکار نهتنها لایه دوم اتریوم را وارد مرحلهای پیشرفتهتر میکند، بلکه میتواند پایهی آینده بسیاری از سیستمهای اثباتی و تعاملات بینزنجیرهای نیز باشد.
ZK مخفف “Zero-Knowledge” به معنای “دانش صفر” است؛ مفهومی در رمزنگاری که امکان اثبات یک حقیقت را بدون افشای اطلاعات آن حقیقت فراهم میسازد. در حوزه Rollup، این مفهوم به این معناست که تعداد زیادی از تراکنشها میتوانند خارج از شبکه اتریوم اجرا شوند، و سپس یک اثبات ریاضی کوچک از صحت همه آنها در قالب یک مدرک واحد به شبکه اصلی ارسال گردد. این اثبات، که به آن Validity Proof گفته میشود، برای همیشه روی بلاکچین اتریوم ثبت شده و معتبر بودن تمامی تراکنشها را تضمین میکند؛ بدون اینکه خود تراکنشها یا دادههای داخلی آنها فاش شوند.
در عمل، ZK-Rollupها به این صورت کار میکنند که کاربران تراکنشهای خود را به یک لایه دوم مبتنی بر ZK مانند zkSync، StarkNet، Scroll یا Polygon zkEVM ارسال میکنند. این شبکه با استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری مانند zk-SNARK یا zk-STARK، تمامی محاسبات و تراکنشها را پردازش کرده و در نهایت تنها یک اثبات واحد از کل عملیات را به شبکه اصلی اتریوم ارسال میکند. با ثبت این اثبات، وضعیت نهایی بهروزرسانی میشود و هیچ نیازی به دوره انتظار برای اعتراض یا بررسی تقلب نیست.
🔹✦▌ مزیت مهم – ZK-Rollupها نهاییسازی فوری دارند: برخلاف Optimistic Rollup که باید منتظر دوره ۷ روزه برای خروج وجه بمانید، در ZK-Rollup میتوانید فوراً پس از ثبت اثبات، دارایی را برداشت کنید؛ بدون ریسک و با بالاترین امنیت.
استفاده از ZK-Rollups چندین مزیت بیرقیب به همراه دارد. نخست، سرعت بالاتر در نهاییسازی تراکنشها که بهویژه برای اپلیکیشنهای مالی، بازیها و انتقال دارایی بین زنجیرهها حیاتی است. دوم، هزینه گس پایینتر بهدلیل ارسال دادههای فشردهشده و عدم نیاز به بررسی تقلب. سوم، امنیت رمزنگاریشده که مبتنی بر اثباتهای ریاضی است، نه بر پایه اعتماد یا فرضیات. و چهارم، حفظ حریم خصوصی بالقوه، چرا که در نسخههای پیشرفته، اطلاعات شخصی تراکنش میتواند مخفی باقی بماند.
با اینحال، اجرای ZK-Rollup چالشهای خاص خود را دارد. تولید اثباتهای ریاضی پیچیده نیازمند منابع پردازشی بالا است و گاهی اوقات زمانبر است. همین موضوع باعث شده که برخی از شبکهها مانند zkSync یا StarkNet هنوز در مراحل بهینهسازی و مقیاسپذیری کامل قرار داشته باشند. از سوی دیگر، ایجاد سازگاری کامل با EVM (ماشین مجازی اتریوم) نیاز به مهندسی پیشرفته دارد. پروژههایی مانند Polygon zkEVM تلاش کردهاند نسخهای از EVM را طراحی کنند که بهصورت بومی در ZK-Rollup عمل کند، اما همچنان برخی ویژگیهای پیچیده قراردادهای هوشمند در این بسترها چالشبرانگیز هستند.
نکته مهم دیگر در مورد ZK-Rollup، ساختار لایهبندی و نقش اپراتورهاست. معمولاً هر شبکه ZK دارای Prover و Verifier است. Prover یک نهاد (یا مجموعهای از نودها) است که اثباتها را تولید میکند، و Verifier آنها را در لایه اول تأیید میکند. در پروژههایی مانند zkSync Era، این وظیفه درحالحاضر بهصورت نسبتاً متمرکز انجام میشود، اما نقشه راه اکثر پروژهها بر حرکت بهسمت تمرکززدایی و واگذاری نقش Prover به جامعه تمرکز دارد.
از نظر تجربی، کاربران اکنون میتوانند بسیاری از فعالیتهای مالی، معاملاتی و تعاملی خود را در بستر ZK-Rollupها انجام دهند. کیفپولهایی مانند Argent یا Rabby از StarkNet پشتیبانی میکنند. پروژههایی مانند zkSwap، zkLend، zkBridge و حتی نسخههایی از Uniswap روی zkSync پیادهسازی شدهاند. همچنین پلهایی مانند Orbiter Bridge و zkBridge امکان انتقال دارایی بین ZK-Rollup و لایه اول را با سرعت بالا و امنیت کامل فراهم کردهاند.
از منظر آیندهنگرانه، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که ZK-Rollup نهتنها بهعنوان بهترین راهکار Layer 2 برای اتریوم باقی خواهد ماند، بلکه در ساختارهای بینزنجیرهای (Cross-Chain)، شناسایی هویت دیجیتال (DID)، و تعاملات محرمانه (Private DeFi) نیز نقشی کلیدی ایفا خواهد کرد. پروژههایی مانند Mina Protocol و Aztec نیز از فناوری مشابه در سطح Layer 1 بهره میبرند، اما بدون Rollup، چنین کاراییای در اتریوم ممکن نبود.
در نهایت، ZK-Rollup گامی بلند در مسیر ترکیب امنیت، مقیاسپذیری و حریم خصوصی در بلاکچین است. با گذر زمان، بهنظر میرسد که این راهکار در کنار Optimistic Rollup، دو ستون اصلی لایه دوم اتریوم را تشکیل دهند؛ هر یک با مزایا، محدودیتها و جامعه اختصاصی خود.
تفاوتهای کلیدی Optimistic Rollup و ZK Rollup
در اکوسیستم لایه دوم اتریوم، دو فناوری پیشرو یعنی Optimistic Rollup و ZK-Rollup مسیر اصلی توسعه مقیاسپذیری را شکل دادهاند. هر دوی این فناوریها بر پایه اصل اساسی “خارجسازی پردازش از لایه اول” بنا شدهاند، اما تفاوت در منطق عملکرد، ساختار امنیتی، زمان تأیید، کاربردها و حتی تجربه کاربری، آنها را به دو مسیر کاملاً متمایز تبدیل کرده است. شناخت تفاوتهای کلیدی این دو مدل نهتنها برای توسعهدهندگان و تحلیلگران بلاکچین ضروری است، بلکه برای کاربران عادی نیز اهمیت دارد، چراکه مستقیماً بر هزینه، سرعت و امنیت تعاملات آنها در بستر اتریوم تأثیر میگذارد.
نخستین و مهمترین تفاوت این دو فناوری در روش اعتبارسنجی تراکنشها است. در Optimistic Rollup، تراکنشها بدون هیچ اثبات رمزنگاری خاصی بر بستر لایه دوم اجرا میشوند و فرض بر این است که تمام آنها درست هستند. تنها در صورت اعتراض یکی از کاربران، بررسی و صحتسنجی آنها صورت میگیرد. این به معنای اعتماد پیشفرض به Sequencer یا تولیدکننده Rollup است. اما در ZK-Rollup، هر بسته از تراکنشها تنها زمانی تأیید میشود که یک اثبات ریاضی (Zero-Knowledge Proof) صحت آن را ثابت کند. این اثبات رمزنگاری، هرگونه نیاز به اعتماد یا فرض صحت را از بین میبرد و امنیتی در سطح بسیار بالا فراهم میسازد.
تفاوت دوم در زمان نهاییسازی تراکنشها است. در Optimistic Rollup، یک دوره اعتراض یا Challenge Window وجود دارد که معمولاً بین ۷ تا ۱۴ روز است. در این مدت، امکان خروج سریع دارایی از لایه دوم به لایه اول وجود ندارد، چراکه شبکه باید فرصت بررسی اعتراضهای احتمالی را بدهد. در مقابل، ZK-Rollup بهدلیل استفاده از Validity Proof، بلافاصله پس از تأیید اثبات، تراکنش را نهایی کرده و برداشت را مجاز میسازد. این تفاوت، تجربه کاربری را کاملاً دگرگون میکند، بهخصوص در مواردی که نیاز به نقلوانتقال فوری دارایی وجود دارد.
🔹✦▌ هشدار برای سرمایهگذاران دیفای – تفاوت در برداشت وجه: اگر در یک پروژه DeFi روی Arbitrum یا Optimism سرمایهگذاری کردهاید و نیاز به برداشت سریع دارید، حتماً در نظر بگیرید که ممکن است مجبور باشید ۷ روز منتظر بمانید. این تأخیر در ZK-Rollup وجود ندارد و از همان ابتدا وجوه شما آزاد است.
در حوزه هزینهها، هر دو فناوری نسبت به لایه اول اتریوم هزینه بسیار کمتری دارند، اما مدل هزینهسازی آنها متفاوت است. در Optimistic Rollup، بهدلیل عدم نیاز به محاسبه رمزنگاری سنگین، هزینه پردازش پایینتر است. اما چون دادههای زیادی بهصورت خام روی لایه اول ارسال میشود، هزینه دادهگذاری ممکن است بالا باشد. در ZK-Rollup، تولید اثبات گرانتر است (بهویژه در سطح سرور یا پروور)، اما دادهها بهشکل فشرده و رمزنگاریشده روی زنجیره ذخیره میشوند. بهطور کلی، در تراکنشهای پیچیده یا تعداد بالا، ZK-Rollup ممکن است هزینه نهایی کمتری داشته باشد.
از نظر سازگاری با EVM (ماشین مجازی اتریوم)، Optimistic Rollup در جایگاه بهتری قرار دارد. قراردادهای هوشمند EVM میتوانند تقریباً بدون تغییر روی Arbitrum یا Optimism اجرا شوند. اما ZK-Rollupها نیازمند ماشینهای مجازی سفارشیشده هستند. پروژههایی مانند zkSync Era یا Polygon zkEVM تلاش کردهاند این فاصله را پر کنند، اما هنوز هم برخی دستورها یا ویژگیهای پیچیده Solidity در بستر ZK بهراحتی پشتیبانی نمیشوند.
از منظر سطح تمرکزگرایی، هر دو مدل هنوز در فازهای نسبتاً متمرکز توسعه قرار دارند. Sequencer در بیشتر شبکههای Optimistic بهصورت متمرکز عمل میکند و تنها یک نهاد خاص (مثل Optimism Foundation یا Offchain Labs) مسئول پردازش و انتشار تراکنشها است. در ZK-Rollup نیز تولید اثباتها اغلب توسط یک یا چند Prover مرکزی انجام میشود. با این حال، مسیر تمرکززدایی در هر دو اکوسیستم در حال پیشروی است و انتظار میرود در سالهای آینده شاهد راهاندازی Proverهای غیرمتمرکز و Sequencerهای چندگانه باشیم.
در کاربردهای دیفای، پرداخت، بازی، NFT و DAO نیز تفاوتهایی وجود دارد. بهدلیل سازگاری بهتر با EVM و پشتیبانی گسترده، Optimistic Rollup برای پروژههای دیفای و صرافیهای غیرمتمرکز مانند Uniswap، Synthetix و GMX گزینه محبوبتری است. اما در بخش پرداختهای سریع، انتقال بینزنجیرهای و تعاملات Real-Time، ZK-Rollup با نهاییسازی سریع و هزینه کم عملکرد بهتری دارد. همچنین برخی پروژههای پیچیده با نیاز به حفظ حریم خصوصی نیز بهسمت ZK جذب شدهاند.
از لحاظ نقشه راه و توسعه بلندمدت، بهنظر میرسد که ZK-Rollup آینده روشنتری دارد. امنیت ریاضیاتی، اثباتهای قابل فشردهسازی، امکان اجرای تراکنشهای خصوصی، و قابلیت استفاده در دیگر زنجیرهها یا حتی سیستمهای سنتی مالی، ویژگیهایی هستند که ZK را به گزینهای استراتژیک تبدیل کردهاند. در عین حال، سرعت اجرا، سادگی، و زیرساخت آمادهتر Optimistic Rollup باعث میشود این فناوری فعلاً برای پیادهسازی سریعتر مناسبتر باشد.

کاربردهای واقعی لایه دوم در دیفای، گیمینگ و NFT
فناوری لایه دوم در بلاکچین اتریوم، مفهومی صرفاً تئوریک یا محدود به آزمایشگاههای توسعهدهندگان نیست. بلکه در حال حاضر، هزاران پروژه در زمینههای متنوعی مانند امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، بازیهای بلاکچینی (Blockchain Gaming)، بازارهای توکن غیرقابلتعویض (NFT)، پرداختهای خرد و حتی مدیریت زنجیره تأمین، بهصورت کاملاً واقعی و عملیاتی بر بستر لایه دوم فعالیت میکنند. این واقعیت نشان میدهد که Layer 2 نهتنها یک راهکار برای مقیاسپذیری، بلکه یک زیرساخت ضروری برای تحقق آیندهای بدون واسطه و پرسرعت در جهان بلاکچین است.
در حوزه دیفای (DeFi)، مهمترین تحول بهواسطه Rollupها رخ داده است. پروژههایی مانند Uniswap v3 روی Arbitrum و Optimism، نسخههایی از Curve Finance روی zkSync، و صرافیهایی مانند GMX، Velodrome، Quickswap، dYdX، Synthetix و ZigZag همگی از لایه دوم بهره میبرند تا تجربهای ارزانتر و سریعتر به کاربران خود ارائه دهند. بهعنوان نمونه، سواپ کردن توکنها روی لایه اول اتریوم ممکن است ۵ تا ۱۵ دلار کارمزد نیاز داشته باشد، در حالی که در شبکه Optimism همین فرآیند با کمتر از ۰.۱ دلار انجام میشود. این کاهش هزینه نهتنها جذب کاربران خُرد را تسهیل میکند، بلکه امکان اجرای معاملات الگوریتمی، بازارسازهای خودکار (AMM) و استخرهای نقدینگی پویاتر را نیز فراهم میسازد.
همچنین، برخی صرافیهای غیرمتمرکز بهصورت بومی فقط روی لایه دوم فعالیت میکنند. برای مثال، dYdX v3 مبتنی بر StarkWare طراحی شده و امکان معاملات مشتقه، لوریجدار و perpetual را بدون نیاز به صرافی متمرکز فراهم میسازد. این پلتفرم از امنیت ZK-Rollup بهره میبرد، در حالی که سرعت و هزینههای آن مشابه با صرافیهای سنتی است.
در دنیای بازیهای بلاکچینی (Blockchain Gaming)، لایه دوم نقشی حیاتی دارد. بسیاری از بازیهایی که نیاز به تراکنشهای سریع و متعدد دارند، عملاً نمیتوانند روی لایه اول اتریوم اجرا شوند. اما با ورود لایه دوم، پروژههایی مانند Immutable X (بر پایه ZK-Rollup)، بازی Gods Unchained، و پروژههایی مانند Loot، TreasureDAO و The Beacon توانستهاند تجربهای مشابه بازیهای سنتی در محیط بلاکچینی فراهم کنند. در این پلتفرمها، هر تعامل کاربر – از خرید آیتم، ارتقاء شخصیت، تا انتقال دارایی – بهصورت آنی و بدون هزینه یا با هزینه بسیار ناچیز انجام میشود.
🔹✦▌ ترفند فنی برای گیمرهای بلاکچینی – ZK بهترین انتخاب است: اگر بازی شما نیاز به تعامل مکرر و آنی دارد، استفاده از پلتفرمهایی مانند Immutable X یا StarkNet بهترین گزینه است؛ هم سرعت دارید و هم هزینه تقریباً صفر است.
در فضای NFTها نیز، لایه دوم انقلابی ایجاد کرده است. بازارهایی مانند OpenSea، Rarible، Blur و Mintable اکنون از شبکههایی مانند Arbitrum، Polygon zkEVM، zkSync و Base پشتیبانی میکنند. این موضوع به هنرمندان، توسعهدهندگان و کلکسیونرها این امکان را میدهد که بدون پرداخت هزینههای گزاف گس، توکنهای غیرقابلتعویض را ایجاد، انتقال یا به فروش برسانند. بهعنوان مثال، در برخی بازههای زمانی در سالهای گذشته، هزینه ساخت یک NFT روی لایه اول اتریوم تا ۵۰ دلار میرسید؛ اما در zkSync این هزینه به کمتر از ۱ دلار کاهش یافته است.
برخی پروژهها مانند Mint Square یا zkNFT Marketplace بهصورت اختصاصی بر پایه ZK-Rollup ساخته شدهاند تا هم هزینه کم و هم امنیت بالا را فراهم کنند. همچنین، قابلیت مینت کردن NFTها بهصورت دستهای (Batch Minting) در لایه دوم، فرصتهای جدیدی برای پروژههای هنری و تبلیغاتی فراهم ساخته که پیشتر صرفه اقتصادی نداشتند.
در کنار دیفای، گیمینگ و NFT، لایه دوم در حوزههایی مانند پرداختهای خرد (Micropayments) و زیرساخت کیفپولهای اجتماعی نیز کاربرد گستردهای یافته است. پروژههایی مانند Loopring Pay، zkPay و Paymaster امکان پرداختهای روزمره (خرید قهوه، اشتراک محتوا، اهدای پاداش در رسانههای اجتماعی) را بدون نیاز به هزینه بالای گس فراهم ساختهاند. در این ساختار، کاربر حتی ممکن است نیاز به داشتن اتریوم در کیفپول خود نداشته باشد؛ زیرا هزینه گس میتواند توسط طرف مقابل یا یک قرارداد هوشمند پرداخت شود.
همچنین، توسعه کیفپولهای هوشمند مبتنی بر Layer 2 مانند Argent، Braavos، Safe (Gnosis Safe) و Sequence باعث شده تجربه کاربران غیر فنی نیز سادهتر و قابلفهمتر شود. این کیفپولها امکان انجام تراکنشهای دستهای، تعیین سیاستهای امنیتی، امضای اجتماعی، و حتی بازیابی بدون عبارت بازیابی را فراهم کردهاند. همه اینها به لطف زیرساخت سریع، ارزان و قابل برنامهریزی Layer 2 ممکن شده است.
لایه دوم حتی در پروژههای سازمانی نیز در حال ورود است. شرکتهایی مانند Reddit با استفاده از Arbitrum Nova، پلتفرمهای پاداشدهی اجتماعی مبتنی بر NFT و امتیاز را برای کاربران خود راهاندازی کردهاند. برخی بانکها و مؤسسات مالی نیز با پروژههایی مانند StarkEx وارد فاز تست پرداختهای مالی بر بستر لایه دوم شدهاند.
بهبیان دیگر، Layer 2 اکنون نهفقط یک گزینه بلکه یک الزام برای گسترش واقعی Web3 بهشمار میآید. بدون این فناوری، بسیاری از پروژههای امروزی امکان اجرا و بقا در بستر بلاکچین را نداشتند. آینده دیفای، NFT، بازی و حتی امور مالی سنتی، بهوضوح به لایه دوم گره خورده است.
امنیت در لایه دوم اتریوم: چالشها و مزایا
امنیت، اصلیترین ستون هر زیرساخت مبتنی بر بلاکچین است؛ و هنگامی که صحبت از انتقال بخش مهمی از تراکنشها و قراردادهای هوشمند به لایه دوم (Layer 2) میشود، این مسئله بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. چرا که Layer 2 دقیقاً در مرز میان بهرهوری و خطر حرکت میکند: از یکسو قرار است هزاران تراکنش را سریعتر و ارزانتر از لایه اول انجام دهد، و از سوی دیگر باید همان سطح امنیت لایه اول را، یا دستکم تا حد زیادی، حفظ کند. در این بخش از مقاله، بهطور دقیق بررسی خواهیم کرد که راهکارهای لایه دوم چگونه امنیت را تأمین میکنند، چه تفاوتهایی میان Rollupها و سایر راهکارها از منظر امنیت وجود دارد، و چه تهدیداتی ممکن است این لایه را در معرض خطر قرار دهد.
نخست باید درک کنیم که Layer 2 بر خلاف زنجیرههای مستقل، به شکل مستقیم به امنیت لایه اول (اتریوم) متصل است. بهبیان دیگر، این راهکارها برای نهاییسازی وضعیت تراکنشها و دادهها، همچنان به شبکه اصلی اتریوم وابستهاند. Rollupها، چه Optimistic و چه ZK، اطلاعات تراکنشی خود را در قالب calldata یا اثبات رمزنگاریشده به لایه اول ارسال میکنند و در نهایت، این اتریوم است که بهعنوان مرجع نهایی، وضعیت حسابها را تأیید میکند. این وابستگی، یک ویژگی مثبت از منظر امنیتی محسوب میشود، زیرا به Rollupها اجازه میدهد بدون راهاندازی بلاکچینی جدید، از غیرمتمرکز بودن، دوامپذیری و مقاومت اتریوم در برابر سانسور بهرهمند شوند.
با اینحال، ساختار امنیتی در Optimistic Rollup و ZK-Rollup یکسان نیست. در Optimistic Rollup، چون فرض بر صحت تراکنشهاست، امنیت سیستم بهطور جزئی به وجود ناظرانی بستگی دارد که در صورت بروز تخلف، وارد عمل شوند. به همین دلیل، طراحی صحیح Fraud Proofs و ایجاد انگیزه کافی برای نودهای بررسیکننده (Watchers) از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر این سیستم نظارتی به درستی عمل نکند، امکان ثبت تراکنشهای مخرب در لایه اول وجود دارد، که در نهایت به ضرر کاربران تمام میشود.
در مقابل، ZK-Rollupها مبتنی بر اثبات رمزنگاریشده هستند. یعنی بدون نیاز به فرض صداقت یا ناظر، سیستم بهصورت ریاضیاتی اثبات میکند که وضعیت نهایی تراکنشها درست بوده است. این ساختار باعث میشود که سطح امنیت ZK-Rollup بهصورت نظری بالاتر باشد، بهویژه در محیطهایی که تعاملات مالی پرریسک یا انتقال داراییهای بزرگ انجام میشود.
🔹✦▌ نکته حیاتی امنیتی – امنیت ZK-Rollup ریاضیاتی است، اما در Optimistic به نظارت انسانی وابسته است: در صورتیکه نظارت بهدرستی انجام نشود، ممکن است تراکنشهای اشتباه در Optimistic Rollup نهایی شوند. اما در ZK، اگر اثبات نادرست باشد، اصلاً تأیید نمیشود.
با این حال، حتی ZK-Rollup نیز از تهدیدات خاصی بیبهره نیست. بزرگترین خطر در این مدل، متمرکز بودن نقش Prover است. در حال حاضر، در اغلب پروژههای ZK، تنها یک یا چند نهاد توانایی تولید اثبات را دارند. اگر این نهادها به هر دلیل دچار اشکال فنی، حمله، یا حتی سانسور شوند، کل شبکه ZK قادر به نهاییسازی تراکنشها نخواهد بود. این وابستگی ساختاری تا زمانیکه سیستمهای Prover غیرمتمرکز نشدهاند، یک ریسک جدی محسوب میشود.
مسئله دیگر در تمام راهکارهای Layer 2، امنیت پلهای ارتباطی (Bridges) است. کاربران برای ورود یا خروج دارایی از لایه دوم، باید از پلهای ارتباطی میان Layer 1 و Layer 2 استفاده کنند. اگر این پلها دچار نقص فنی یا حمله شوند، دارایی کاربران میتواند در خطر قرار گیرد. تاریخچهای از حملات به پلها مانند حمله به Ronin Bridge یا Wormhole نشان میدهد که این نقاط اتصال، از آسیبپذیرترین بخشهای معماری چندلایه بلاکچین هستند.
نکته قابلتوجه دیگر، دادهپذیری (Data Availability) است. در برخی مدلها مانند Validium یا Plasma، دادهها بهصورت کامل روی زنجیره اصلی منتشر نمیشوند، بلکه خارج از زنجیره (Off-chain) نگهداری میشوند. این موضوع اگرچه در کاهش هزینه بسیار مؤثر است، اما در صورت از بین رفتن یا سانسور این دادهها، کاربران ممکن است امکان اثبات مالکیت یا برداشت داراییهای خود را از دست بدهند. از همینرو، اکثر پروژههای معتبر ترجیح میدهند مدلهایی را پیادهسازی کنند که full data availability را حفظ میکنند؛ ولو با هزینهی بیشتر.
در کنار تهدیدات فنی، بحث تمرکزگرایی نهادی نیز یک خطر امنیتی محسوب میشود. اگرچه Rollupها از نظر ساختار غیرمتمرکز طراحی شدهاند، اما بسیاری از شبکههای کنونی همچنان توسط شرکت یا بنیاد خاصی کنترل میشوند. تصمیمگیری درباره ارتقاها، ساختار هزینه، زمانبندی برداشتها، و حتی سانسور تراکنشها ممکن است در برخی شبکهها بدون مشورت با جامعه انجام شود. همین موضوع، زمینهساز نقدهایی از سوی جامعه Web3 شده که معتقدند “غیرمتمرکز بودن واقعی” باید در تمام لایهها از جمله لایه دوم حفظ شود.
با همهی این موارد، امنیت Layer 2 هنوز بهصورت قابلقبولی حفظ شده و در موارد متعددی، حتی از پروژههای مستقل بلاکچینی امنتر عمل کرده است. دلیل اصلی این مسئله، همان وابستگی به امنیت لایه اول اتریوم است که بهعنوان مرجع نهایی تصمیمگیری، تمام دادههای Rollup را ثبت و نگهداری میکند.
در ادامه این مسیر، پروژههایی مانند EigenLayer یا Avocado در تلاشاند تا با ترکیب قابلیتهای Restaking و Modular Security، مدل امنیتی چندلایهای برای Rollupها ایجاد کنند. همچنین، استانداردهایی نظیر EIP-4844 (Proto-Danksharding) در آینده نزدیک امکان ذخیرهسازی دادههای Rollup را در قالب Blob فراهم خواهند کرد، که هم هزینه را کاهش میدهد و هم امنیت داده را افزایش میدهد.
مطالب پیشنهادی

آیا لایه دوم قابل اعتماد است؟ تجربه کاربران و پذیرش بازار
اعتماد، ستون فقرات پذیرش فناوریهای نوین در میان کاربران و سرمایهگذاران است. در دنیای بلاکچین، جایی که مفاهیمی مانند شفافیت، امنیت و تمرکززدایی جزئی از ذات سیستم محسوب میشوند، هر فناوری جدید باید نهتنها از نظر تئوریک و فنی قابل دفاع باشد، بلکه از نگاه کاربران نهایی نیز اعتمادپذیر و قابل اتکا جلوه کند. لایه دوم اتریوم، علیرغم مزایای بیشمارش در مقیاسپذیری و کاهش هزینه، سالها در بوته آزمایش قرار گرفت تا به جایگاهی برسد که امروزه در آن ایستاده: یک راهکار واقعی، قابل اعتماد و مورد استفاده گسترده.
برای بررسی میزان اعتماد به Layer 2، باید آن را از سه زاویه تحلیل کرد: اول، تجربه کاربران خرد در تعامل روزمره با لایه دوم؛ دوم، رفتار و تصمیمات صرافیها و کیفپولها؛ و سوم، میزان پذیرش نهادی و حضور سرمایههای کلان در این زیرساخت.
از نگاه کاربران عادی، تجربه استفاده از لایه دوم، بهویژه در شبکههایی مانند Arbitrum، Optimism، zkSync Era، Base یا Polygon zkEVM، اغلب مثبت بوده است. سرعت بالا در انجام تراکنشها، هزینه بسیار کم در مقایسه با لایه اول، و دسترسی راحت از طریق کیفپولهای محبوب مانند MetaMask و Rabby، از جمله عواملی هستند که باعث شده کاربران بهراحتی به این شبکهها مهاجرت کنند. بهویژه در پروژههای دیفای، NFT و گیمینگ، کاربران توانستهاند فعالیتهایی را که پیشتر بهدلیل گسفی بالا ممکن نبود، در لایه دوم با کمترین هزینه و بیشترین سرعت انجام دهند.
در عین حال، برخی از کاربران در سالهای اولیه با چالشهایی نظیر پیچیدگی پلهای ارتباطی، تأخیر در برداشت وجه (در Optimistic Rollup)، یا نبود سازگاری کامل با EVM در ZK-Rollup مواجه بودند. اما این چالشها بهمرور زمان با بهروزرسانیهای فنی و سادهسازی تجربه کاربری توسط تیمهای توسعهدهنده تا حد زیادی کاهش یافتهاند. بسیاری از کاربران اکنون اصلاً متوجه نمیشوند که در حال کار با لایه دوم هستند، چراکه رابط کاربری کیفپولها و DAppها بهشکلی طراحی شده که انتقال بین شبکهها، سریع و بیدردسر انجام شود.
🔹✦▌ نکته کاربردی برای کاربران تازهوارد – اعتماد بدون دانستن کافی خطرناک است: قبل از ارسال مبالغ بالا به Layer 2، حتماً عملکرد پل شبکه، ساختار برداشت، و شرایط نهاییسازی تراکنشها را بررسی کنید. ساده بودن رابط کاربری به معنای نبود ریسک نیست.
از سوی دیگر، پذیرش لایه دوم توسط صرافیها و زیرساختهای کیفپول یک سیگنال قوی برای سنجش میزان اعتماد بازار به این فناوری است. در حال حاضر، صرافیهای بزرگی مانند Binance، Coinbase، OKX، Bybit، KuCoin و Bitget از برداشت و واریز مستقیم روی Arbitrum، Optimism و zkSync پشتیبانی میکنند. این موضوع نهتنها نشاندهنده اطمینان این نهادها به ثبات و امنیت این شبکههاست، بلکه به کاربران این امکان را میدهد که بدون استفاده از پلهای خارجی، دارایی خود را مستقیماً در Layer 2 جابهجا کنند.
کیفپولهای مطرح مانند MetaMask، Trust Wallet، Rainbow، Argent، Safe و Rabby نیز بهصورت کامل از چندین شبکه لایه دوم پشتیبانی میکنند. برخی از آنها مانند Argent حتی بهطور خاص برای کار با ZK-Rollup طراحی شدهاند و ویژگیهایی مانند Gasless Transaction یا بازیابی اجتماعی را در کنار امنیت Layer 2 ارائه میدهند. این گستردگی پشتیبانی، نشاندهنده اعتماد زیرساختی به Layer 2 است؛ چراکه هیچ کیفپول یا صرافیای حاضر نیست ریسک پشتیبانی از شبکهای ناسالم یا ناپایدار را بپذیرد.
مورد سوم و بسیار مهم، ورود سرمایههای کلان و نهادهای سازمانی به لایه دوم است. دادههای منتشرشده از سایتهایی مانند L2Beat نشان میدهند که میلیاردها دلار در قالب TVL (Total Value Locked) در Layer 2 قفل شده است. بهعنوان نمونه، Arbitrum با بیش از ۱۰ میلیارد دلار، Optimism با نزدیک به ۷ میلیارد دلار، و zkSync Era با بیش از ۱ میلیارد دلار از TVL فعال، در رأس این نمودارها قرار دارند. همچنین، پروژههای سازمانی مانند Reddit (با استفاده از Arbitrum Nova)، Visa (با آزمایش پرداخت روی StarkNet)، و حتی دولتها و بانکهای مرکزی در پروژههای آزمایشی مانند CBDCهای مبتنی بر ZK، نشانههای روشنی از پذیرش نهادی Layer 2 ارائه میدهند.
با این وجود، برخی ملاحظات امنیتی و حاکمیتی همچنان پابرجاست. هنوز بسیاری از Rollupها بهشکل کامل غیرمتمرکز نشدهاند. کنترل بر Sequencer یا Proverها، و تصمیمگیری درباره آپگریدهای بحرانی در اختیار تیمهای مرکزی است. این موضوع برای برخی کاربران حامی تمرکززدایی کامل، محل سؤال و گاهی حتی انتقاد است. اما به نظر میرسد مسیر تمرکززدایی در حال پیشرفت است و بیشتر پروژهها در نقشه راه خود، گامهای مشخصی برای تفویض اختیار به جامعه تعریف کردهاند.
سهم لایه دوم در تحول آینده اتریوم و Sharding
آینده اتریوم نه تنها به ارتقای معماری داخلی آن گره خورده، بلکه به چگونگی همزیستی و تعامل آن با لایه دوم وابسته است. در سالهای اخیر، روند توسعه اتریوم بهطور موازی در دو جبهه پیش رفته است: اول، پیادهسازی فناوری Sharding بهعنوان بخشی از نقشه راه Ethereum 2.0؛ و دوم، رشد تصاعدی راهکارهای Layer 2 که با استقبال گسترده جامعه مواجه شدهاند. درک درست از چگونگی پیوند یا تمایز این دو مسیر، کلید فهم آینده مقیاسپذیری و توسعهپذیری اتریوم است. آیا Sharding و Layer 2 دو گزینه رقیب هستند؟ یا در واقع مکمل یکدیگر و لازمالاجرا بهصورت همزمان؟
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید مفهوم Sharding در بلاکچین اتریوم را بهدرستی درک کنیم. Sharding فرآیندی است که در آن شبکه به چندین «شارد» یا بخش جداگانه تقسیم میشود که هر یک میتواند تراکنشها و دادهها را بهصورت مستقل پردازش کند. برخلاف مدل فعلی که همه گرهها باید کل تاریخچه بلاکچین را ذخیره و بررسی کنند، در مدل شاردینگ، هر گره تنها مسئول بخش خاصی از شبکه خواهد بود. این تقسیم وظایف، توان عملیاتی شبکه را چند برابر میکند و در نظریه میتواند اتریوم را به سطحی از مقیاسپذیری برساند که میلیونها کاربر بهطور همزمان از آن استفاده کنند.
اما اجرای Sharding در اتریوم چالشبرانگیز و زمانبر است. فازهای مختلف این ارتقا (Merge، Surge، Scourge، Verge، Purge و Splurge) بهمرور و طی چند سال پیادهسازی خواهند شد. از سوی دیگر، Layer 2 در همین فاصله زمانی، راهکاری سریعتر و عملیاتیتر برای پاسخ به نیاز فعلی کاربران بوده است. بنابراین، لایه دوم نه تنها جایگزین Sharding نیست، بلکه یک راهحل گذار محسوب میشود که حتی در دوران پس از Sharding نیز نقش بسیار پررنگی ایفا خواهد کرد.
🔹✦▌ ترفند آیندهنگر – Sharding و Layer 2 مکمل یکدیگر هستند، نه رقیب: در آینده، Sharding به کاهش هزینههای داده (Data Availability) کمک خواهد کرد، در حالی که Layer 2 همچنان مسئول پردازش سریع و منعطف تراکنشها خواهد بود. این یعنی یک اکوسیستم دو لایه پایدار و فوقالعاده مقیاسپذیر.
یکی از اهداف اصلی Sharding، کاهش هزینهی دادهگذاری (Data Availability Layer) برای Rollupهاست. در حال حاضر، Rollupها برای ذخیره دادههای تراکنشی خود در اتریوم باید از فضای بلاک استفاده کنند که هزینهبر است. با پیادهسازی EIP-4844 (Proto-Danksharding)، فضای ویژهای برای Rollupها تحت عنوان Blob Storage در نظر گرفته میشود که امکان ذخیره دادههای خارج از حالت اصلی بلاکچین، اما با دسترسی عمومی و امنیت کامل را فراهم میکند. این یعنی Rollupها قادر خواهند بود با هزینهای بسیار کمتر دادهها را روی لایه اول ذخیره کرده و در نتیجه کارایی کلی Layer 2 نیز بهبود یابد.
از منظر عملکرد، Layer 2 و Sharding هر کدام نقش متفاوتی ایفا میکنند. Rollupها مسئول انجام محاسبات خارج از زنجیره و ارسال نتایج به لایه اول هستند. در مقابل، Sharding به توزیع و پردازش دادهها در درون زنجیره کمک میکند. بنابراین، ترکیب این دو فناوری بهصورت «Rollup-centric Sharded Ethereum» شناخته میشود؛ ساختاری که اتریوم از ابتدا برای آن طراحی شده و بهزودی آن را تجربه خواهد کرد.
نکته قابل توجه دیگر این است که Sharding برای اجرا در سطح پروتکل نیازمند اجماع کامل شبکه، تغییرات گسترده در کلاینتها، و بهروزرسانیهای هماهنگ میان نودهاست. اما Layer 2 میتواند بهطور مستقل توسعه یابد و بلافاصله در اختیار کاربران قرار گیرد. این استقلال باعث شده توسعه Layer 2 بسیار سریعتر، انعطافپذیرتر و پاسخگوتر به نیازهای بازار باشد. همین موضوع دلیل اصلی محبوبیت Rollupها و زنجیرههای Layer 2 در سالهای اخیر است.
از نظر اعتماد بازار نیز، آیندهی مبتنی بر Rollup در میان جامعه توسعهدهندگان و کاربران اتریوم جا افتاده است. ویتالیک بوترین بارها در سخنرانیها و مقالات خود به این نکته اشاره کرده که Rollupها آینده کوتاهمدت و میانمدت مقیاسپذیری اتریوم هستند، در حالیکه Sharding و سایر ارتقاها در طولانیمدت پایداری شبکه را تضمین خواهند کرد. بنابراین، ترکیب این دو فناوری یک مسیر همافزا و نه جایگزینساز است.
در نهایت، آینده اتریوم را باید در همگرایی بین لایه دوم و شاردینگ دید. پروژههایی مانند zkSync، Scroll، StarkNet و Optimism که از هماکنون برای بهرهبرداری از فضای Blob در EIP-4844 آماده میشوند، بهخوبی نشان میدهند که لایه دوم بهعنوان یک جزء پایدار از معماری آینده اتریوم طراحی شده است. در طرف مقابل، موفقیت پروژههایی مانند Danksharding و Verkle Trees نیز زیرساختی را فراهم خواهد کرد که Layer 2 در آن با راندمان بالاتر، امنیت بیشتر و هزینه کمتر فعالیت کند.

برترین پروژههای Layer 2 در سال ۲۰۲۵: بررسی دقیق و تحلیلی
سال ۲۰۲۵، نقطه عطفی در بلوغ و پذیرش راهکارهای Layer 2 اتریوم است. طی چند سال گذشته، این فناوری از مفهومی آزمایشگاهی به زیرساختی کاربردی، بالغ و حیاتی در فضای Web3 تبدیل شده است. امروز، کاربران عادی، توسعهدهندگان، صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز، و حتی مؤسسات مالی، همگی در حال بهرهبرداری از شبکههای مختلف Layer 2 هستند. اما میان دهها پروژه گوناگون که با برچسب لایه دوم فعالیت میکنند، تنها چند مورد واقعاً توانستهاند اعتماد گسترده، کاربردهای واقعی و مقیاسپذیری اثباتشده ارائه دهند. در این بخش از مقاله، به بررسی دقیق و تحلیلی برترین پروژههای Layer 2 در سال ۲۰۲۵ میپردازیم.
بدون شک، Arbitrum همچنان یکی از بزرگترین و موفقترین پروژههای Layer 2 مبتنی بر Optimistic Rollup است. با TVL بیش از ۱۰ میلیارد دلار، هزاران پروژه دیفای، NFT و بازی، و پشتیبانی کامل توسط صرافیهایی مانند Binance، OKX، Bybit و MEXC، این شبکه بهنوعی استاندارد صنعتی Rollupهای Optimistic تبدیل شده است. ساختار فنی Arbitrum بهویژه در نسخه Arbitrum Nitro، توانسته به سادگی، سرعت بالا و کارمزدهای پایین دست یابد. جامعه فعال، DAO قدرتمند و اکوسیستم توسعهیافته، آیندهای درخشان برای این پروژه ترسیم کرده است.
در کنار آن، پروژه Optimism با ساختار نوآورانهتر، تمرکز ویژهای روی آیندهی مقیاسپذیری عمومی دارد. یکی از جذابترین ویژگیهای Optimism، راهاندازی مدل OP Stack است؛ یک چارچوب متنباز برای ایجاد شبکههای جدید لایه دوم. این ساختار به شرکتها، صرافیها و حتی دولتها اجازه میدهد که Rollup اختصاصی خود را با امنیت اتریوم ایجاد کنند. شبکه Base متعلق به Coinbase نیز از همین OP Stack استفاده میکند. این موضوع نشاندهنده اعتبار و بلوغ فناوری Optimism در سطح صنعتی است.
🔹✦▌ نکته تحلیلی – در سال ۲۰۲۵، OP Stack به وردپرس دنیای Rollupها تبدیل شده است: هر نهاد یا توسعهدهندهای که بخواهد شبکه Layer 2 اختصاصی داشته باشد، از OP Stack استفاده میکند؛ همانگونه که وبلاگها و سایتها سالهاست از وردپرس بهره میبرند.
در جبهه ZK-Rollup، پروژه zkSync Era با عملکرد قوی و پشتیبانی سرمایهگذاران بزرگی مانند a16z و Dragonfly Capital، خود را بهعنوان یکی از پیشتازان این حوزه تثبیت کرده است. zkSync با ارائه نسخهای سازگار با EVM و ابزارهای توسعهدهنده قوی، توانسته هزاران DApp را جذب کرده و امکاناتی مانند پرداخت بدون گس (Gasless Transactions)، حسابهای هوشمند، و مینت انبوه NFT را پیادهسازی کند. مزیت اصلی zkSync در مقایسه با رقبا، تولید اثباتهای رمزنگاری با حداقل تأخیر و حداکثر سرعت است.
پروژه بعدی، StarkNet است؛ Rollup مبتنی بر zk-STARK که برخلاف zkSync، از یک زبان برنامهنویسی بومی بهنام Cairo استفاده میکند. StarkNet بهدلیل سرعت بالای تولید اثبات، مقاومت در برابر حملات کوانتومی، و استفاده از مفاهیم رمزنگاری پیشرفته، مورد علاقه توسعهدهندگان فنی، پروژههای امنیتمحور و حتی مؤسسات مالی قرار گرفته است. از جمله موارد استفاده موفق میتوان به dYdX (در نسخه v3) اشاره کرد که پلتفرم معاملات مشتقه خود را روی فناوری StarkWare پیاده کرده بود.
Polygon zkEVM نیز با پشتیبانی از زبان Solidity و پلتفرمهای موجود در اتریوم، بهدنبال جذب پروژههایی است که به سازگاری کامل با EVM نیاز دارند، ولی همزمان خواهان سرعت و امنیت ZK هستند. این پروژه که توسط تیم Polygon توسعه یافته، از سال ۲۰۲۳ رشد پایداری داشته و در ۲۰۲۵ بهعنوان یکی از شبکههای اصلی برای اجرای پروژههای چندزنجیرهای شناخته میشود. ادغام با پروتکلهای بزرگ مانند Uniswap، Aave و Lens Protocol، موقعیت Polygon zkEVM را تثبیت کرده است.
از دیگر پروژههای موفق سال ۲۰۲۵ میتوان به Scroll اشاره کرد؛ شبکهای مبتنی بر zk-Rollup که از ابتدا با هدف تطابق کامل با اتریوم و مهاجرت بدون دردسر برای توسعهدهندگان ساخته شده است. Scroll با ارائه مستندات دقیق، سرعت تولید اثبات مناسب، و مدل اقتصاد گس کاربرمحور، توانسته سهم قابل توجهی از پروژههای تازهوارد را جذب کند. همچنین، طراحی چندلایه Scroll با اولویت تمرکززدایی و ماژولار بودن، آن را برای استفاده در زیرساختهای دولتی و بینزنجیرهای ایدهآل کرده است.
در کنار پروژههای اصلی، برخی راهکارهای ترکیبی نیز جایگاه خود را پیدا کردهاند. Linea (توسعهیافته توسط ConsenSys) یکی از این نمونههاست که با ارائه zkEVM کاملاً متنباز و نزدیک به ساختار رسمی اتریوم، امکان تست و اجرای پروژهها در محیطی ایمن و آشنا را فراهم میسازد. همچنین، Mantle Network و Manta Pacific نیز با مدلهای نوآورانه در حوزه Restaking، Modular Execution و Multi-VM در حال آزمایش روشهای تازهای برای مقیاسپذیری هستند.
در سال ۲۰۲۵، لایه دوم دیگر فقط درباره Rollup نیست، بلکه به یک اکوسیستم بزرگ با دهها پروژه، استاندارد، کیفپول، پل ارتباطی، صرافی، ابزار توسعه، و حتی پروژههای دولتی تبدیل شده است. رقابت میان ZK و Optimistic همچنان ادامه دارد، اما مرزها بهسرعت در حال محو شدن هستند؛ چرا که برخی پروژهها مانند zkSync بهدنبال ساخت Optimistic Hybrid هستند و پروژههایی مثل Arbitrum به سراغ اجرای zk-proof بهعنوان لایه امنیتی دوم رفتهاند.
جمعبندی نهایی: آیا Layer 2 اتریوم راهحل نهایی برای بلاکچین است؟
پس از عبور از دوازده بخش تحلیلی، فنی و تجربی درباره لایه دوم اتریوم، اکنون زمان آن رسیده است که یک نگاه کلی، راهبردی و بیطرفانه به این سؤال بیندازیم: آیا Layer 2 واقعاً همان راهحل نهایی برای مشکلات دیرینهی بلاکچین است؟ آیا اتریوم، با وجود این لایههای مکمل، توانسته است به وعدهی جهانیشدن، مقیاسپذیری، و دسترسپذیری عمومی خود نزدیک شود؟ یا همچنان باید منتظر فناوریهای تازهتری باشیم که بتوانند مسیر را کامل کنند؟
پاسخ این سؤال، برخلاف ظاهر سادهاش، بسیار چندلایه و بستگی به دیدگاه دارد. اگر از منظر «پاسخ به بحران مقیاسپذیری فعلی» نگاه کنیم، پاسخ تقریباً مثبت است. Layer 2 طی سه سال گذشته، بهویژه با Rollupها، موفق شدهاند هزینه تراکنش را از دهها دلار به کمتر از چند سنت کاهش دهند، زمان انتظار برای نهایی شدن تراکنش را از دقیقه به ثانیه برسانند، و صدها هزار تراکنش در روز را بدون افزایش بار لایه اول مدیریت کنند. این دستاوردها نه تنها در سطح تئوریک، بلکه در عمل و در تعاملات واقعی کاربران، پروژهها و نهادها اثبات شدهاند.
از نظر تجربه کاربری، Layer 2 توانسته است مفهوم بلاکچین را برای میلیونها کاربر جدید قابل لمس، ساده و مقرونبهصرفه کند. بسیاری از کاربران امروزه حتی متوجه نیستند که از یک Rollup استفاده میکنند. آنها تنها یک انتقال سریع، کارمزد پایین و تجربهای روانتر را حس میکنند؛ بدون دغدغههای گسفی یا تأخیر در لایه اول. این پیشرفت بزرگی است که نقش Layer 2 را از یک ابزار فنی به بخشی جداییناپذیر از تجربه واقعی بلاکچین ارتقا داده است.
از نگاه زیرساختی نیز Layer 2 تحولآفرین بوده است. با ظهور پروژههایی مانند zkSync، Arbitrum، Optimism و StarkNet، توسعهدهندگان اکنون در محیطی بسیار قدرتمندتر میتوانند اپلیکیشنهایی خلق کنند که پیشتر بهدلیل محدودیتهای فنی یا اقتصادی ممکن نبود. بازارهای مالی پیچیده، بازیهای تعاملی، هویت دیجیتال، بازارهای NFT، زیرساختهای دولتی و حتی پرداختهای بینالمللی در قالب CBDC اکنون در Layer 2 قابل اجرا شدهاند. این یعنی بلاکچین از دنیای آزمایشگاهی به دنیای واقعی نزدیکتر شده است.
🔹✦▌ نکته راهبردی – Layer 2 فقط یک راهحل مقیاسپذیری نیست؛ بلکه پایهی تحول Web3 است: آنچه امروز بهعنوان Layer 2 میشناسیم، فردا بهعنوان ستون اصلی اقتصاد غیرمتمرکز جهانی شناخته خواهد شد. مانند اینترنت، که ابتدا برای ایمیل و چت بود و امروز زیرساخت تجارت جهانی است.
اما در کنار این پیشرفتها، نمیتوان نادیده گرفت که Layer 2 هنوز با چالشهایی مواجه است. یکی از بزرگترین آنها تمرکزگرایی در مدیریت شبکهها است. اغلب Rollupها هنوز توسط نهادهای مرکزی اداره میشوند و کنترل Prover یا Sequencer در اختیار تیم خاصی است. هرچند اکثر پروژهها نقشه راهی برای تمرکززدایی دارند، ولی هنوز بهصورت کامل اجرایی نشدهاند. این موضوع ممکن است در بلندمدت اعتماد عمومی را دچار تردید کند؛ مگر آنکه بهسرعت و با شفافیت به سمت DAOهای واقعی حرکت شود.
چالش دیگر، امنیت پلهای ارتباطی است. بسیاری از حملات تاریخی به Web3، نه از طریق لایه اول یا دوم، بلکه از طریق پلهای میانزنجیرهای رخ دادهاند. Layer 2 بدون پل ایمن، عملاً قابلیت تعامل آزاد را از دست میدهد. بنابراین، امنیت این رابطها باید اولویت اول توسعه باشد.
همچنین، تجربه کاربری در برخی لایهها هنوز پیچیده یا غیرشفاف است. برای کاربران تازهوارد، انتقال دارایی میان شبکهها، درک تفاوتهای ZK و Optimistic، و استفاده از ابزارهای توسعهیافته ممکن است دشوار باشد. در آیندهای که بلاکچین قرار است در خدمت میلیاردها نفر باشد، سادهسازی تجربه کاربری در Layer 2 یک ضرورت حیاتی است.
از دیدگاه آیندهنگر، بسیاری از کارشناسان معتقدند که ساختار نهایی اتریوم چیزی خواهد بود که به آن «Rollup-Centric Roadmap» گفته میشود. یعنی شبکهای که لایه اول آن صرفاً برای تسویه، امنیت، و ذخیرهسازی داده است، و تمام تعاملات کاربردی در Rollupها انجام میشود. این چشمانداز با اجرای کامل Sharding، EIP-4844 و دیگر فناوریهای مکمل، به واقعیت نزدیکتر میشود. بنابراین، Layer 2 نه تنها راهحل نهایی نیست، بلکه هستهی مرکزی اکوسیستم آینده اتریوم خواهد بود.
در پایان، Layer 2 را باید یک مسیر، نه مقصد دانست. این فناوری اکنون بهترین راهکار برای مقیاسپذیری، کاهش هزینه، و گسترش Web3 است. اما برای تبدیلشدن به ستون اصلی زیرساخت مالی، اجتماعی و حاکمیتی آینده، باید همچنان رشد، تکامل و تعهد به اصول غیرمتمرکز را ادامه دهد. Layer 2 نهتنها اتریوم، بلکه چشمانداز کلی بلاکچین را دگرگون کرده است. مسیری که آغاز شده، پایان ندارد.
سوالات متداول
پاسخ: لایه دوم اتریوم (Ethereum Layer 2) مجموعهای از راهکارهای مقیاسپذیری مانند Rollupهاست که بر بستر لایه اصلی (Layer 1) ساخته میشوند تا تراکنشها سریعتر و ارزانتر پردازش شوند، بدون آنکه امنیت شبکه اتریوم کاهش یابد.
پاسخ: Optimistic Rollup فرض را بر صحت تراکنشها میگذارد و برای کشف تقلب از “Fraud Proof” استفاده میکند، اما ZK-Rollup از اثبات رمزنگاریشده (Zero-Knowledge Proof) برای اثبات صحت تراکنشها استفاده میکند که سریعتر و ایمنتر است.
پاسخ: بله، شبکههای Layer 2 مانند Arbitrum، zkSync، Optimism و Base در دسترس عموم هستند و کاربران ایرانی میتوانند با استفاده از کیفپولهایی مثل MetaMask از این شبکهها بهره ببرند، البته با رعایت نکات امنیتی و محدودیتهای تحریمی.
پاسخ: انتخاب بهترین Layer 2 بستگی به نیاز شما دارد: Arbitrum برای دیفای، zkSync برای امنیت و ZK، Optimism برای توسعه Rollup اختصاصی (OP Stack) و StarkNet برای استفادههای پیشرفته و سازمانی مناسب هستند.
پاسخ: بله، Layer 2 امنیت خود را از اتریوم میگیرد زیرا دادهها و اثباتها در لایه اول ثبت میشوند. به همین دلیل، Rollupها برخلاف زنجیرههای جانبی (Sidechains) امنیت بسیار بالاتری دارند.
پاسخ: استفاده از Layer 2 رایگان نیست، اما هزینههای آن نسبت به لایه اول بسیار پایینتر است. معمولاً انجام تراکنش در Layer 2 بین ۰.۰۱ تا ۰.۱ دلار هزینه دارد که قابلمقایسه با هزینههای بالای لایه اول نیست.
پاسخ: بله، پروژههای Layer 2 از جمله Arbitrum و zkSync امتحان خود را در مقیاس وسیع پس دادهاند و مورد اعتماد کاربران، صرافیها و توسعهدهندگان قرار گرفتهاند. البته برای امنیت کامل باید از پلهای معتبر استفاده کنید.
پاسخ: نه، Layer 2 و Sharding مکمل یکدیگر هستند. در آینده اتریوم، Sharding وظیفه ذخیرهسازی داده را بر عهده دارد و Rollupهای Layer 2 وظیفه پردازش تراکنشها را. این مدل به «Rollup-Centric Ethereum» معروف است.
پاسخ: کافیست کیفپول MetaMask یا Rabby را نصب کرده، شبکه موردنظر مانند Arbitrum یا zkSync را به آن اضافه کنید و از طریق صرافیها یا پلهای رسمی دارایی خود را به Layer 2 منتقل نمایید.