
Liquidation Price در بایننس چگونه محاسبه میشود؟ آموزش کامل و مثال عملی
مقدمهای بر مفهوم Liquidation در معاملات فیوچرز
در دنیای معاملات فیوچرز و مشتقه، واژهی «لیکوییدیشن» (Liquidation) یکی از پرتکرارترین، اما در عین حال پراضطرابترین مفاهیم برای تریدرهای حرفهای است. اگر شما وارد بازار فیوچرز شدهاید و با مفاهیم اهرم، مارجین، قراردادهای دائمی و سودهای چند برابری سروکار دارید، قطعاً باید درک کاملی از نحوه لیکوئید شدن پوزیشنها داشته باشید. لیکوئیدیشن، خط مرزی است که اگر از آن عبور کنید، کل پوزیشنتان توسط سیستم بهصورت خودکار بسته شده و سرمایه شما بهکلی از بین خواهد رفت.
در صرافی بایننس (Binance) که یکی از بزرگترین و پیشرفتهترین بسترهای معاملات فیوچرز است، سیستم لیکوئیدیشن بهصورت کاملاً خودکار و با الگوریتمی خاص عمل میکند. کاربران اغلب با این تصور اشتباه وارد فیوچرز میشوند که صرفاً اگر قیمت به ضرر آنها حرکت کند، میتوانند از معامله خارج شوند. اما حقیقت این است که اگر قیمت بازار به حدی برسد که مارجین مورد نیاز برای حفظ پوزیشن کافی نباشد، بدون دخالت شما، سیستم بایننس با استفاده از قیمت خاصی به نام Liquidation Price، پوزیشن را خواهد بست.
🔹✦▌ هشدار حیاتی برای حرفهایها: صرف دانستن اینکه “اهرم بالا ریسک را زیاد میکند” کافی نیست. شما باید دقیقاً بدانید با هر اهرم چه فاصلهای تا لیکوئید شدن دارید. عدم محاسبه دقیق لیکوئیدیشن پرایس برابر است با حرکت روی لبه تیغ سرمایهگذاری!
درک صحیح لیکوئیدیشن و بهویژه توانایی پیشبینی قیمت لیکوئید شدن (Liquidation Price) به شما کمک میکند تا پیش از رسیدن به نقطه بحرانی، پوزیشن را اصلاح کنید، مارجین را افزایش دهید یا حتی از معامله خارج شوید. در غیر این صورت، ممکن است با تنها یک حرکت قیمتی سریع (مثلاً ۱.۵٪ افت در BTC) کل سرمایهی شما از بین برود.
در معاملات فیوچرز، شما با دو نوع لیکوئیدیشن روبهرو هستید:
لیکوییدیشن کامل (Full Liquidation): تمام پوزیشن شما بسته میشود و شما تنها با درصدی از باقیمانده مارجین (بعد از کسر کارمزد لیکوییدیشن) مواجه خواهید شد.
لیکوییدیشن جزئی (Partial Liquidation): در برخی حالتها که مارجین رو به اتمام است، بخشی از پوزیشن بسته میشود تا مارجین آزاد شده و پوزیشن نجات یابد (بیشتر در Cross Margin اتفاق میافتد).
لیکوییدیشن در فیوچرز صرفاً یک عدد ساده نیست. این عدد وابسته به چندین پارامتر کلیدی است:
اهرم (Leverage)
قیمت ورود (Entry Price)
میزان مارجین اولیه
نرخ نگهداری (Maintenance Margin Rate)
قیمت مارک (Mark Price)
هرکدام از این مؤلفهها در تعیین لحظهای که شما به خطر نابودی سرمایه میرسید نقش دارند. بنابراین، محاسبه دقیق و لحظهای قیمت لیکوییدیشن نهتنها یک مهارت، بلکه یک الزام بقا در بازار فیوچرز است.
از طرفی، الگوریتم لیکوئیدیشن در بایننس با سایر صرافیها تفاوتهایی دارد؛ بایننس از مکانیزمی به نام Insurance Fund استفاده میکند که پیش از لیکویید کردن کامل پوزیشنها، تلاش میکند با این صندوق ضررها را جذب کند تا بازار دچار افت ناگهانی نشود. اما اگر مارک پرایس به قیمت لیکوئید برسد و فاند جوابگو نباشد، پوزیشن شما بدون شک بسته میشود.
در ادامه این مقاله، بهصورت کاملاً تخصصی به شما نشان خواهیم داد:
دقیقاً فرمولهای لیکوئیدیشن چگونه طراحی شدهاند
چرا لیکوئیدیشن بر اساس مارک پرایس و نه مارکت پرایس انجام میشود
چگونه با تغییر لوریج یا افزودن مارجین میتوان لیکوئید شدن را عقب انداخت
و مهمتر از همه، با استفاده از مثالهای عددی، شما را مجهز خواهیم کرد تا پیش از خطر، نجات پیدا کنید
این مقاله بر پایه جدیدترین الگوریتمهای بایننس و رفتارهای فنی بازار طراحی شده است تا پاسخگوی کاربران حرفهای باشد؛ کاربرانی که هر میلیمتری که در بازار اشتباه محاسبه کنند، ممکن است منجر به از دست رفتن دهها هزار دلار سرمایه شود.
خدمات احرازچی
- افتتاح حساب بایننس با مشخصات واقعی شما
- فروش اکانتهای وریفایشده صرافیهای معتبر با ضمانت کامل
- رفع مسدودی حساب صرافیهای خارجی در کمترین زمان
- ارائه مدارک فیزیکی خارجی جهت احراز هویت واقعی

مفهوم لیکوئیدیشن پرایس در بایننس چگونه تعریف میشود؟
برای تریدرهای فیوچرز، دانستن اینکه «لیکوییدیشن پرایس چیست» فقط یک دانش تئوریک نیست؛ بلکه دانستن این عدد میتواند خط نجاتی باشد که از نابودی سرمایه جلوگیری میکند. در بازار مشتقات و بهویژه در بایننس، لیکوئیدیشن پرایس عددی کلیدی است که نشان میدهد در چه قیمتی، صرافی بایننس پوزیشن باز شما را خواهد بست تا از بدهکار شدن شما جلوگیری کند.
در تعریف تخصصی، لیکوئیدیشن پرایس (Liquidation Price) قیمتی است که وقتی مارک پرایس به آن برسد، مقدار مارجینی که برای باز نگه داشتن یک پوزیشن استفاده میکنید، دیگر پاسخگوی حداقل الزامات نگهداری آن پوزیشن نیست. در این نقطه، بایننس بهطور خودکار پوزیشن را بسته و بخش بزرگی از داراییتان را جهت پوشش زیان کسر میکند.
🔹✦▌ ترفند حرفهای: در پنل فیوچرز بایننس، در بخش Position Details همیشه قیمت لیکوئیدیشن بهصورت لحظهای نمایش داده میشود. اما این عدد ثابت نیست؛ هر تغییری در مارجین، لوریج یا حتی Funding Rate میتواند آن را تغییر دهد.
سه اصطلاح کلیدی برای درک بهتر لیکوئیدیشن پرایس:
Entry Price (قیمت ورود): قیمتی که شما با آن وارد پوزیشن شدهاید. پایهایترین عامل برای محاسبه لیکوئیدیشن.
Mark Price (قیمت مرجع): قیمتی که برای محاسبه لیکوئیدیشن در بایننس بهکار میرود. برخلاف تصور، لیکوئیدیشن بر اساس آخرین قیمت بازار نیست، بلکه بر اساس مارک پرایس است که بر پایه دادههای ترکیبی از بازار اسپات و مشتقات جهانی محاسبه میشود.
Maintenance Margin (حاشیه نگهداری): حداقل مارجینی که برای باز نگه داشتن پوزیشن لازم است. اگر موجودی حساب شما کمتر از این مقدار شود، لیکوئید خواهید شد.
در صرافی بایننس، لیکوئیدیشن پرایس تحت تأثیر مستقیم ساختار مارجین است:
در Isolated Margin، لیکوئیدیشن بر اساس سرمایه اختصاص داده شده به همان پوزیشن است.
در Cross Margin، کل سرمایه موجود در حساب میتواند برای جلوگیری از لیکوئید شدن مورد استفاده قرار گیرد، و در نتیجه قیمت لیکوئید ممکن است دورتر از قیمت بازار باشد.
نحوه نمایش لیکوئیدیشن پرایس در بایننس
در صفحه فیوچرز بایننس و در قسمت پایین، زیر عنوان “Position Information” معمولاً موارد زیر نمایش داده میشود:
Entry Price
Mark Price
Liquidation Price
Margin Ratio
Risk Level
این اطلاعات در کنار هم به شما نشان میدهند که فاصلهتان تا لیکوئید شدن چقدر است. بهخصوص، پارامتر Margin Ratio اگر به 100٪ برسد، به این معناست که پوزیشن شما آماده لیکوئید شدن است.
محاسبه کلی لیکوئیدیشن پرایس (بدون وارد شدن به فرمول کامل)
فرض کنید شما یک پوزیشن لانگ 10x روی BTC باز کردهاید، و قیمت ورود شما 25,000 دلار است. اگر شما تنها 10٪ از ارزش پوزیشن را بهعنوان مارجین گذاشته باشید، لیکوئیدیشن پرایس بسته به maintenance margin rate میتواند بسیار نزدیک به قیمت ورود شما باشد. هرچه اهرم شما بالاتر باشد، فاصله تا لیکوئیدیشن کمتر است.
بهصورت ساده، میتوان گفت:
هرچه Leverage ↑ → Liquidation Price به Entry Price نزدیکتر ↓
برعکس، اگر لوریج پایین باشد (مثلاً 2x)، لیکوئیدیشن پرایس در فاصلهای بسیار دورتر قرار میگیرد، چون مارجین بیشتری در حساب وجود دارد و احتمال لیکوئید شدن کاهش مییابد.
چرا لیکوئیدیشن بر اساس Mark Price انجام میشود؟
بایننس و بسیاری دیگر از صرافیهای حرفهای بهجای استفاده از Market Price، از Mark Price استفاده میکنند تا از لیکوئیدیشنهای ساختگی و دستکاریشده جلوگیری شود. مارک پرایس معمولاً میانگین چند منبع قیمت (از بازار اسپات، قراردادهای دائمی و پرمیوم فعلی بازار) است و برای پیشگیری از لیکوئید شدنهای کاذب طراحی شده است.
🔹✦▌ نکته حیاتی برای تحلیلگران حرفهای: اگر صرفاً بر اساس Market Price تحلیل میکنید، ممکن است لحظهی دقیق لیکوئید شدن را اشتباه تشخیص دهید. همیشه از Mark Price بایننس برای بررسی وضعیت لیکوئیدیشن استفاده کنید.
درک این تعاریف پایهای برای حرکت بهسوی درک فرمولهای پیچیدهتر در بخش بعدی ضروری است. در بخش سوم مقاله، به سراغ فرمولهای دقیق و مهندسیشده برای محاسبه لیکوئیدیشن پرایس در بایننس خواهیم رفت؛ فرمولهایی که شامل Entry Price، Position Size، Maintenance Margin Rate، و غیره هستند.
فرمول محاسبه Liquidation Price در بایننس (Cross و Isolated)
درک دقیق فرمول لیکوئیدیشن پرایس یکی از پایههای اساسی برای بقاء در معاملات فیوچرز بایننس است. تریدرهای حرفهای نهتنها باید این فرمول را بدانند، بلکه باید بتوانند با تغییر متغیرها بهصورت زنده، وضعیت لیکوئیدیشن پوزیشنهای خود را آنالیز کنند. بایننس بسته به نوع مارجین، فرمولهای متفاوتی برای محاسبه قیمت لیکوئیدیشن استفاده میکند. در این بخش، ما بهصورت دقیق، فرمول هر دو حالت Cross Margin و Isolated Margin را تحلیل میکنیم و سپس منطق ریاضی پشت عدد لیکوئیدیشن را رمزگشایی مینماییم.
در حالت Isolated Margin، مارجینی که شما برای پوزیشن خود تعیین کردهاید تنها محدود به همان پوزیشن است. این یعنی اگر قیمت علیه شما حرکت کند و مارجین کاهش یابد، سیستم بایننس فقط آن پوزیشن خاص را بررسی کرده و در صورت عدم کفایت، آن را لیکوئید میکند. فرمول لیکوئیدیشن در حالت لانگ بهصورت زیر است:
Liquidation Price (Long) = Entry Price × [1 - (1 / Leverage) + Maintenance Margin Rate]
و در حالت شورت:
Liquidation Price (Short) = Entry Price × [1 + (1 / Leverage) - Maintenance Margin Rate]
حال بیایید مفهوم این متغیرها را دقیق بررسی کنیم:
Entry Price: قیمتی که شما با آن وارد پوزیشن شدهاید.
Leverage: اهرمی که انتخاب کردهاید (مثلاً 10x).
Maintenance Margin Rate: درصدی که بایننس بهعنوان حداقل مارجین برای باز نگه داشتن پوزیشن تعیین میکند (معمولاً حدود 0.5% تا 1%).
این فرمول ساده در نگاه اول دقیق به نظر میرسد، اما بایننس از فرمولی دقیقتر که متغیرهای بیشتری دارد، در سیستم خود استفاده میکند. فرمول رسمیتر که شامل موجودی حساب (Wallet Balance)، سود و زیان محقق نشده (Unrealized PnL)، حجم پوزیشن، و کارمزد نقدسازی است به شکل زیر میباشد:
Liquidation Price = [Position Value + Wallet Balance - Maintenance Margin] / Position Size
یا اگر بخواهیم آن را در حالت دقیقتر ریاضی بنویسیم:
Pliq = (E × Q × L) / [L + Q × (MMR + F)]
که در آن:
Pliq: قیمت لیکوئیدیشن
E: قیمت ورود (Entry Price)
Q: مقدار پوزیشن (Position Size)
L: مارجین اولیه (Initial Margin)
MMR: نرخ مارجین نگهداری (Maintenance Margin Rate)
F: کارمزد لیکوئیدیشن (از پیش تعریفشده در بایننس، بسته به نوع قرارداد متفاوت است)
در حالت Cross Margin، پیچیدگیها بیشتر میشود. در این نوع مارجین، تمام موجودی حساب فیوچرز شما در معرض ریسک لیکوئید شدن قرار میگیرد. بهعبارت سادهتر، اگر یک پوزیشن در حال لیکوئید شدن باشد، اما شما در حساب خود دارایی آزاد داشته باشید، سیستم بایننس آن دارایی را بهصورت خودکار برای حفظ پوزیشن استفاده میکند. به همین دلیل، قیمت لیکوئیدیشن در Cross Margin اغلب پایینتر و امنتر از حالت Isolated خواهد بود.
در این حالت، فرمول بهصورت زیر بازنویسی میشود:
Liquidation Price (Long/Cross) = Entry Price - [(Wallet Balance + Unrealized PnL - Maintenance Margin) ÷ Position Size]
این فرمول نشان میدهد که با افزایش Wallet Balance یا PnL مثبت، لیکوئیدیشن پرایس از قیمت ورود فاصله میگیرد و ریسک کاهش مییابد. در حالیکه با کاهش سود تحققنیافته یا ضررهای متوالی، فاصله تا لیکوئید شدن بهشدت کاهش مییابد.
🔹✦▌ نکته حیاتی: بسیاری از تریدرهای حرفهای برای بهتعویق انداختن لیکوئیدیشن، از استراتژی افزودن مارجین (Add Margin) استفاده میکنند. با این کار، مقدار L در فرمول بالا افزایش مییابد و قیمت لیکوئیدیشن از قیمت بازار فاصله میگیرد. این تکنیک در مواقع افت بازار، ابزاری نجاتبخش برای حفظ پوزیشنهای بزرگ است.
باید توجه کرد که نرخ مارجین نگهداری (Maintenance Margin Rate) متغیر است و به حجم پوزیشن بستگی دارد. بایننس در سطوح مختلف از حجم معاملات، نرخهای متفاوتی برای نگهداری تعیین میکند. مثلاً برای پوزیشنهای کمتر از 50,000 دلار، ممکن است نرخ MMR حدود 0.5٪ باشد، اما برای پوزیشنهای بالای 1 میلیون دلار، این نرخ بهمراتب بیشتر خواهد بود.
همچنین نباید کارمزد لیکوئیدیشن (Liquidation Fee) را دستکم گرفت. اگر پوزیشن شما لیکوئید شود، بایننس درصدی از دارایی باقیمانده را بهعنوان هزینه نقدسازی دریافت میکند. این مقدار بسته به نوع قرارداد ممکن است از 0.5% تا 2% متغیر باشد و این خود عاملی مهم در کاهش سود باقیمانده است.
فهمیدن و استفاده از این فرمولها فقط برای حفظ سرمایه نیست؛ بلکه برای برنامهریزی دقیق ورود، خروج، تنظیم حد ضرر و شناخت سطح تحمل ریسک حیاتی است. تریدر حرفهای کسی نیست که فقط سیگنال درست را بگیرد، بلکه کسی است که قبل از باز کردن پوزیشن، عدد دقیق لیکوئیدیشن را میداند، فاصلهاش را با استراتژی خود میسنجد، و در صورت لزوم مارجین اضافی برای جلوگیری از لیکوئید شدن لحاظ میکند.

تأثیر لوریج در تغییر لیکوئیدیشن پرایس و نحوه انتخاب هوشمندانه اهرم
اهرم یا Leverage یکی از جذابترین و در عین حال خطرناکترین ابزارهای موجود در معاملات فیوچرز بایننس است. این ابزار به شما اجازه میدهد با چند برابر سرمایه واقعی خود وارد پوزیشن شوید، اما همین جذابیت، مرز باریکی با نابودی سرمایه دارد. درک صحیح رابطه بین لوریج و قیمت لیکوئیدیشن، برای هر تریدری که قصد استفاده از اهرم دارد، نهتنها ضروری بلکه حیاتی است. اشتباه در انتخاب لوریج، سادهترین مسیر بهسمت لیکوئید شدن خواهد بود.
وقتی شما از اهرم بالا استفاده میکنید، مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن کمتر میشود، اما در عوض فاصلهی لیکوئیدیشن پرایس با قیمت ورود نیز بهشدت کاهش مییابد. یعنی بازار با یک نوسان کوچک میتواند پوزیشن شما را نابود کند. برای مثال، در یک پوزیشن لانگ با اهرم 100x، تنها 1 درصد افت در مارک پرایس میتواند منجر به لیکوئیدیشن شود. برعکس، در یک پوزیشن 2x، برای لیکوئید شدن، قیمت باید حدود 40 تا 45 درصد تغییر کند.
برای درک بهتر این موضوع، بیایید نگاهی دقیق به نحوه تغییر قیمت لیکوئیدیشن با اهرمهای مختلف داشته باشیم. فرض کنید میخواهید یک پوزیشن لانگ روی BTC/USDT در قیمت ورود 25,000 دلار باز کنید. مقدار پوزیشن شما معادل 1000 USDT است. حال بررسی میکنیم که با لوریجهای مختلف، فاصله تا قیمت لیکوئیدیشن چقدر خواهد بود:
Leverage | مارجین مورد نیاز | قیمت لیکوئیدیشن تقریبی | فاصله تا لیکوئید (٪) |
---|---|---|---|
2x | 500 USDT | 12,750 | ~49% |
5x | 200 USDT | 20,500 | ~18% |
10x | 100 USDT | 22,750 | ~9% |
20x | 50 USDT | 23,875 | ~4.5% |
50x | 20 USDT | 24,500 | ~2% |
100x | 10 USDT | 24,750 | ~1% |
همانطور که مشاهده میکنید، با افزایش لوریج، مارجین کاهش مییابد و در عین حال فاصله بین قیمت ورود و قیمت لیکوئیدیشن بهشدت کم میشود. در اهرمهای بالا، شما با یک اصلاح کوچک بازار دچار لیکوئید شدن میشوید. به همین دلیل، حرفهایها معمولاً توصیه میکنند که اگرچه اهرم بالا ابزار خوبی برای تست استراتژی در مقیاس کوچک است، اما در پوزیشنهای واقعی، استفاده از لوریج زیر 10x منطقیتر و امنتر است.
🔹✦▌ هشدار مهم برای تریدرهای سرعتی: استفاده از لوریجهای بالاتر از 20x فقط برای موقعیتهای کوتاهمدت با استاپلاسهای دقیق توصیه میشود. در غیر این صورت، احتمال نابودی سرمایه حتی بدون فرصت واکنش بالا میرود.
جالب است بدانید بایننس نیز در سالهای اخیر، محدودیتهایی برای کاربران جدید اعمال کرده است. در گذشته کاربران میتوانستند از همان ابتدا با لوریج 100x ترید کنند، اما اکنون کاربران تازهوارد تا مدت مشخصی به لوریجهای بالا دسترسی ندارند، و این نشان از آگاهی بایننس نسبت به خطرات این ابزار دارد.
علاوه بر تأثیر مستقیم لوریج بر لیکوئیدیشن پرایس، انتخاب اهرم مناسب تأثیر بزرگی بر استراتژی خروج شما نیز خواهد داشت. وقتی با اهرم 100x وارد معامله میشوید، نوسان یک درصدی بازار نهتنها سود 100 درصدی بلکه خطر 100 درصدی نیز به همراه دارد. در حالی که اهرم 5x، امکان مدیریت بهتر ریسک، اعمال استاپلاسهای معقول و حتی استفاده از تکنیکهای میانگینگیری در هنگام افت بازار را فراهم میکند.
یک تریدر حرفهای قبل از انتخاب لوریج به موارد زیر فکر میکند:
چقدر مارجین واقعی دارد؟
استراتژی ورود و خروج او چیست؟
نوسانات جفتارز موردنظر در تایمفریم انتخابشده چقدر است؟
آیا قرار است استاپلاس تنظیم شود یا ریسک کامل به لیکوئید شدن واگذار میشود؟
چه حجمی از سرمایه قابلپذیرش برای خطر است؟
تکنیکهای حرفهای مانند hedging (پوشش ریسک)، تریلینگ استاپ و مارجین دینامیک نیز همگی تحت تأثیر مستقیم انتخاب لوریج هستند. بنابراین، لوریج صرفاً یک عدد نیست؛ بلکه عامل تعیینکنندهای است که بر تمام رفتارهای مدیریتی و استراتژیک شما در بازار تأثیر میگذارد.
در نهایت باید گفت، برای حرفهایها، انتخاب لوریج به معنی انتخاب حد مرگ و زندگی پوزیشن است. اگر شما نتوانید فاصلهی دقیق قیمت لیکوئیدیشن با توجه به اهرم را محاسبه و مدیریت کنید، نهتنها سود نخواهید کرد، بلکه ممکن است سرمایهتان در عرض چند دقیقه به صفر برسد.
بررسی نقش مارک پرایس (Mark Price) در لیکوئیدیشن و تفاوت آن با قیمت لحظهای بازار
یکی از رایجترین اشتباهات تریدرهای حتی باتجربه در معاملات فیوچرز بایننس، فرض اشتباه بر این است که لیکوئیدیشن پرایس بر اساس قیمت لحظهای (Last Price یا Market Price) انجام میشود. اما واقعیت این است که بایننس برای محاسبه دقیقتر و جلوگیری از نوسانات مصنوعی و دستکاریهای قیمتی، از چیزی به نام Mark Price یا قیمت مرجع استفاده میکند. این قیمت مرجع، پایهی محاسبات لیکوئیدیشن است و هر گونه تحلیل دقیق از فاصله پوزیشن تا خطر باید بر اساس آن انجام شود.
مارک پرایس در حقیقت یک قیمت ترکیبی است که از چند منبع معتبر استخراج میشود و از نوسانات هیجانی بازار محافظت میکند. بایننس برای جلوگیری از «لیکوئید شدنهای مصنوعی» و حفاظت از کاربران در مقابل رفتار نهنگها یا رباتها، از مارک پرایس بهعنوان منبع اصلی در سیستم لیکوئیدیشن خود استفاده میکند. این کار باعث میشود تا کاربران تنها زمانی لیکوئید شوند که واقعاً وضعیت بازار آن را توجیه کند، نه صرفاً یک جهش یا سقوط لحظهای ناشی از کمعمقی در دفتر سفارشها (Order Book).
فرمول دقیق محاسبه مارک پرایس ممکن است در هر صرافی کمی متفاوت باشد، اما در بایننس، معمولاً به شکل زیر تعریف میشود:
Mark Price = Spot Price ± Premium Index
در این فرمول:
Spot Price: قیمت نقدی (Real-Time Index) دارایی در بازارهای اصلی.
Premium Index: شاخصی که تفاوت بین قیمت فیوچرز و اسپات را نشان میدهد (بر اساس نرخ تأمین مالی یا Funding Rate).
بهعبارت سادهتر، مارک پرایس یک «قیمت مرجع میانه» است که هم به دادههای بازار اسپات متصل است و هم به نرخهای تأمین مالی در فیوچرز. این ترکیب باعث میشود قیمت مرجع ثبات بیشتری داشته باشد و از لیکوئیدیشنهای ناشی از نوسانات زودگذر جلوگیری شود.
🔹✦▌ نکته حیاتی برای نجات پوزیشنها: اگر در معاملات خود فقط به قیمت بازار نگاه کنید و مارک پرایس را نادیده بگیرید، ممکن است تصور کنید هنوز فاصلهای با لیکوئید شدن دارید، در حالی که پوزیشن شما در حال لیکوئید شدن باشد. همیشه ستون Mark Price را در بخش Position پنل فیوچرز دنبال کنید، نه Last Price.
حال اجازه دهید این تفاوت را با یک مثال عددی بررسی کنیم. فرض کنیم شما یک پوزیشن لانگ روی ETH/USDT با قیمت 3000 دلار باز کردهاید. ناگهان قیمت بازار در اثر یک سفارش بزرگ بهصورت ناگهانی تا 2950 سقوط میکند، اما چون این سفارش فقط چند لحظهای بازار را تحت تأثیر قرار داده، مارک پرایس همچنان در حدود 2985 باقی مانده است. اگر قیمت لیکوئیدیشن شما 2960 باشد، در چنین شرایطی اگر صرفاً بر اساس Market Price لیکوئیدیشن انجام میشد، شما در 2950 لیکوئید میشدید. اما چون بایننس از Mark Price استفاده میکند و مارک پرایس هنوز بالای 2960 است، پوزیشن شما باز باقی میماند.
این مکانیسم نهتنها از شما در برابر «اسپایکهای مصنوعی» محافظت میکند، بلکه به بازار نیز ثبات میبخشد. بدون استفاده از مارک پرایس، نوسانات مصنوعی ناشی از سفارشات بزرگ یا رباتها میتوانست هزاران پوزیشن را بهطور غیرواقعی لیکوئید کند، که این نهتنها به ضرر کاربران، بلکه به ضرر اعتماد به پلتفرم است.
نکته قابل توجه دیگر، هماهنگی Mark Price با Funding Rate است. مارک پرایس در اکثر مواقع نزدیک به قیمت اسپات است، و در نتیجه نرخهای تأمین مالی فیوچرز را در حالت متعادل نگه میدارد. این نرخها که بهصورت ساعتی یا ۸ ساعته اعمال میشوند، در واقع نوعی هزینه هستند که یکی از طرفین معامله (Long یا Short) باید بپردازد تا تعادل بازار حفظ شود. اگر مارک پرایس بهدرستی تنظیم نشود، نرخهای تأمین مالی ناپایدار شده و تعادل قدرت در بازار بههم میخورد.
از نظر تکنیکی، در بایننس، قیمت لیکوئیدیشن در لحظهای که Mark Price ≥ یا ≤ قیمت لیکوئیدیشن محاسبهشده شود، فعال میگردد. به همین دلیل، در بخش وضعیت پوزیشن (Position Info)، شما همیشه هم Entry Price را میبینید و هم Mark Price و Liquidation Price را. تغییرات لحظهای در مارک پرایس مستقیماً میتواند وضعیت شما را تغییر دهد.
باید توجه داشت که در برخی شرایط استثنایی، مانند اخبار شدید، حملات بازار، یا لیکوئیدیشنهای زنجیرهای (Cascade Liquidation)، حتی مارک پرایس نیز میتواند بهسرعت نوسان کند. اما در اغلب موارد، این قیمت کمک بزرگی در جلوگیری از لیکوئید شدنهای غیرعادلانه است.

مثال عددی برای محاسبه لیکوئیدیشن پرایس در پوزیشن لانگ 10x در بایننس
دانستن فرمولهای لیکوئیدیشن زمانی معنا پیدا میکند که بتوان آنها را بر اساس یک موقعیت واقعی در بازار پیادهسازی کرد. در این بخش، یک مثال عددی کاملاً واقعی از پوزیشن لانگ در بازار فیوچرز بایننس را بررسی میکنیم. هدف از این تمرین آن است که ببینیم چگونه تمامی مؤلفههای پیشتر توضیح دادهشده، در نهایت منجر به محاسبه عددی میشوند که مرز بین بقاء و لیکوئید شدن است.
فرض کنید تریدری به نام علی، میخواهد یک پوزیشن لانگ روی جفتارز BTC/USDT در صرافی Binance Futures باز کند. مشخصات پوزیشن بهصورت زیر است:
قیمت ورود (Entry Price): 25,000 USDT
حجم پوزیشن (Position Size): 0.2 BTC
اهرم (Leverage): 10x
مارجین اولیه: چون لوریج 10x است، مارجین برابر با 1/10 کل پوزیشن میشود.
حاشیه نگهداری (Maintenance Margin Rate): 0.5٪ برای پوزیشن زیر 50,000 دلار
کارمزد نقدسازی (Liquidation Fee): 0.5٪ از پوزیشن هنگام لیکوئید شدن
ابتدا، مقدار دلاری پوزیشن را محاسبه میکنیم:
Position Value = 0.2 BTC × 25,000 USDT = 5,000 USDT
با توجه به لوریج 10x، مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن:
Initial Margin = Position Value / Leverage = 5,000 / 10 = 500 USDT
حال باید Maintenance Margin را نیز مشخص کنیم:
Maintenance Margin = Position Value × Maintenance Margin Rate = 5,000 × 0.005 = 25 USDT
اکنون میتوانیم با فرمول کامل قیمت لیکوئیدیشن را محاسبه کنیم. فرمول دقیق برای پوزیشن لانگ در حالت سادهشده این است:
Liquidation Price (Long) ≈ Entry Price × [1 - (Initial Margin - Maintenance Margin) / (Position Value)]
جایگذاری اعداد:
Liquidation Price = 25,000 × [1 - (500 - 25) / 5,000]
= 25,000 × [1 - 475 / 5,000]
= 25,000 × [1 - 0.095]
= 25,000 × 0.905
= 22,625 USDT
بنابراین، اگر مارک پرایس BTC به 22,625 USDT برسد، پوزیشن علی با حجم 0.2 بیتکوین و لوریج 10x بهطور کامل لیکوئید میشود.
🔹✦▌ ترفند حرفهای برای کاهش ریسک: اگر علی تصمیم بگیرد 100 دلار دیگر بهعنوان مارجین اضافه کند (از طریق گزینه Add Margin)، مقدار Initial Margin به 600 میرسد و در نتیجه فاصله قیمت لیکوئیدیشن از بازار بیشتر میشود. اگر همان محاسبه را با 600 مارجین انجام دهیم:
Liquidation Price = 25,000 × [1 - (600 - 25) / 5,000]
= 25,000 × (1 - 0.115)
= 25,000 × 0.885
= 22,125 USDT
یعنی علی با افزودن 100 دلار مارجین، حدود 500 دلار به قیمت لیکوئیدیشن پوزیشن خود فاصله داده است، که در بازارهای پرنوسان میتواند بهمعنای نجات کل سرمایه باشد.
حال فرض کنید علی از اهرم 20x استفاده میکرد. در این صورت، مارجین اولیه کاهش مییافت و فاصله تا لیکوئیدیشن بسیار کمتر میشد. بیایید مجدداً محاسبه کنیم:
Initial Margin = 5,000 / 20 = 250 USDT
Liquidation Price = 25,000 × [1 - (250 - 25) / 5,000]
= 25,000 × (1 - 0.045)
= 25,000 × 0.955
= 23,875 USDT
یعنی با اهرم 20x، تنها کافی است قیمت بیتکوین حدود 4.5٪ کاهش یابد تا پوزیشن لیکوئید شود، در حالی که در اهرم 10x این فاصله حدود 9.5٪ بود.
این مقایسه بهوضوح نشان میدهد که چگونه اهرم و میزان مارجین، با عددی دقیق میتوانند سرنوشت پوزیشن را تعیین کنند.
همچنین باید در نظر داشته باشیم که قیمت مارک ممکن است کمی متفاوت با قیمت بازار باشد. برای مثال، اگر مارکت پرایس به 22,700 برسد اما مارک پرایس هنوز 22,650 باشد، پوزیشن لیکوئید نمیشود. لیکوئیدیشن فقط زمانی رخ میدهد که مارک پرایس ≤ Liquidation Price شود.
در معاملات حرفهای، هیچچیز نباید بر اساس حدس یا تقریب باشد. هر بار که پوزیشنی باز میکنید، پیش از هر چیز باید قیمت لیکوئیدیشن خود را با دقت محاسبه کنید. اینکه تنها به عدد نمایشدادهشده در پنل بایننس تکیه کنید، کافی نیست. اگر تحلیلگر باشید، باید بتوانید با دست یا با اکسل، عدد لیکوئیدیشن را قبل از ورود به بازار محاسبه کرده و براساس آن استراتژی بچینید.
محاسبه عددی لیکوئیدیشن پرایس در پوزیشن شورت با اهرم 20x در بایننس
پوزیشنهای شورت، برخلاف تصور بسیاری از افراد، نهتنها سودآور بلکه در بازارهای نزولی حیاتی هستند. اما اگر پارامترهای مربوط به لیکوئیدیشن بهدرستی مدیریت نشوند، ریسک این پوزیشنها در اهرمهای بالا میتواند مرگبار باشد. در این بخش، یک مثال عددی واقعی برای پوزیشن شورت در بایننس با اهرم 20x را بررسی میکنیم تا ببینیم چگونه باید قیمت لیکوئیدیشن را بهصورت دقیق محاسبه کنیم و چه عواملی باعث افزایش یا کاهش فاصله از نقطه خطر میشود.
فرض کنیم کاربری به نام «میلاد» تصمیم دارد در جفتارز BTC/USDT وارد پوزیشن Short شود. اطلاعات پایه پوزیشن میلاد بهصورت زیر است:
نوع پوزیشن: Short
قیمت ورود (Entry Price): 25,000 USDT
حجم پوزیشن: 0.2 BTC
اهرم انتخابشده (Leverage): 20x
مارجین اولیه (Initial Margin): بر اساس لوریج
Maintenance Margin Rate: 0.5٪
کارمزد لیکوئیدیشن: 0.5٪ فرض میشود
ابتدا مقدار دلاری پوزیشن میلاد را محاسبه میکنیم:
Position Value = 0.2 BTC × 25,000 = 5,000 USDT
با لوریج 20x، مارجین اولیه:
Initial Margin = Position Value / 20 = 5,000 / 20 = 250 USDT
حاشیه نگهداری:
Maintenance Margin = 5,000 × 0.005 = 25 USDT
اکنون از فرمول قیمت لیکوئیدیشن برای پوزیشن شورت استفاده میکنیم:
Liquidation Price (Short) = Entry Price × [1 + (Initial Margin - Maintenance Margin) / Position Value]
جایگذاری اعداد:
Liquidation Price = 25,000 × [1 + (250 - 25) / 5,000]
= 25,000 × [1 + 0.045]
= 25,000 × 1.045
= 26,125 USDT
در نتیجه، اگر مارک پرایس BTC به 26,125 USDT برسد، پوزیشن شورت میلاد بهطور کامل لیکوئید میشود. یعنی تنها با افزایش 4.5 درصدی قیمت BTC، کل مارجین 250 دلاری او از بین خواهد رفت.
🔹✦▌ نکته فنی برای شورتزنها: برخلاف تصور عمومی، در پوزیشنهای شورت، قیمت لیکوئیدیشن بالاتر از قیمت ورود است. هرچقدر اهرم بالاتر باشد، این فاصله کمتر و خطرناکتر میشود. اهرم 20x یعنی حتی یک اصلاح کوچک بازار در خلاف جهت شما میتواند تمام پوزیشن را ببندد.
حال اگر میلاد بهجای 20x از اهرم 10x استفاده میکرد، مارجین او به 500 USDT افزایش پیدا میکرد و در نتیجه فاصله تا لیکوئید بیشتر میشد. محاسبه جدید:
Initial Margin = 5,000 / 10 = 500
Liquidation Price = 25,000 × [1 + (500 - 25) / 5,000]
= 25,000 × 1.095
= 27,375 USDT
در اینجا، اگرچه لیکوئیدیشن به 27,375 رسیده، اما نکته مهم این است که با اهرم کمتر، فرصت بیشتری برای واکنش دارید. در اهرم بالا، بازار با کمترین نوسان ممکن است پوزیشن شما را حذف کند، بدون آنکه فرصت تغییر داشته باشید.
حالا تصور کنید میلاد تصمیم بگیرد با همان اهرم 20x، 100 دلار دیگر به مارجین اضافه کند تا فاصله لیکوئید افزایش یابد. حالا:
New Margin = 250 + 100 = 350
Liquidation Price = 25,000 × [1 + (350 - 25) / 5,000]
= 25,000 × 1.065
= 26,625 USDT
یعنی با افزودن 100 دلار، قیمت لیکوئیدیشن 500 دلار دورتر شد. این تکنیک یکی از بهترین راهکارها برای مدیریت فعال ریسک در پوزیشنهای پرحجم است.
یک اشتباه رایج دیگر در پوزیشنهای شورت، غفلت از نقش Funding Rate است. اگر نرخ تأمین مالی مثبت باشد (که معمولاً در بازار صعودی هست)، تریدرهای شورت موظفند هزینه پرداخت کنند. این هزینه در طول زمان از موجودی مارجین شما کم میشود و ممکن است ناخواسته شما را به آستانه لیکوئید نزدیک کند.
همچنین، در پوزیشن شورت، اگر شما برای جلوگیری از لیکوئید شدن استاپلاس نگذارید و بازار ناگهان رالی صعودی بگیرد، در کمتر از یک دقیقه ممکن است از مارجین خارج شده و بهطور کامل لیکوئید شوید. بهویژه در مواقع اخبار یا اعلام CPI و FOMC، ریسک لیکوئید شدن در شورت با اهرم بالا بسیار شدید است.
در نهایت، اگر شما تریدر حرفهای هستید، همیشه باید پیش از ورود به پوزیشن شورت، عدد قیمت لیکوئید را دقیق محاسبه کنید، سناریوهای مختلف را در ذهن مرور نمایید، و آمادهی مدیریت سریع ریسک باشید. در غیر اینصورت، حتی یک حرکت معکوس کوچک بازار، تمام برنامه معاملاتی شما را به نابودی خواهد کشاند.

چگونه با افزودن مارجین (Add Margin) قیمت لیکوئیدیشن را به عقب برگردانیم؟
در معاملات فیوچرز، یکی از حیاتیترین ابزارهایی که بسیاری از تریدرها از آن غافل میمانند، گزینهای است به نام Add Margin یا افزودن مارجین دستی به پوزیشن باز. این ابزار به شما این امکان را میدهد که حتی پس از باز کردن یک پوزیشن، با افزودن سرمایه جدید به آن، سطح مارجین را افزایش داده و در نتیجه قیمت لیکوئیدیشن را از قیمت بازار دورتر کنید. این اقدام، در شرایط بحرانی میتواند تفاوت بین سوددهی یا لیکوئید شدن کامل باشد.
برای درک بهتر این تکنیک نجاتبخش، ابتدا باید بدانید که قیمت لیکوئیدیشن ارتباط مستقیمی با مارجین باقیمانده پس از لحاظ کردن زیان محققنشده (Unrealized Loss) دارد. اگر شما مارجین بیشتری تزریق کنید، آستانه تحمل پوزیشن افزایش پیدا کرده و سیستم بایننس فاصله بیشتری بین قیمت فعلی و قیمت لیکوئیدیشن لحاظ میکند. این دقیقاً همان جایی است که Add Margin تبدیل به یک سلاح استراتژیک میشود.
فرض کنیم شما یک پوزیشن لانگ 10x روی BTC با قیمت 25,000 USDT و حجم 0.2 BTC باز کردهاید و قیمت لیکوئیدیشن در حدود 22,625 محاسبه شده. اکنون بازار به 23,200 سقوط کرده و شما به نقطه خطر نزدیک شدهاید. بایننس به شما پیام هشدار “Risk Level > 80%” نمایش میدهد. شما دو انتخاب دارید: یا از بازار خارج شوید (با زیان) یا با افزایش مارجین پوزیشن را نجات دهید.
فرض کنید شما 100 USDT دیگر به مارجین پوزیشن اضافه میکنید. این مبلغ مستقیماً به Initial Margin پوزیشن اضافه شده و باعث میشود فرمول لیکوئیدیشن به نفع شما بازنویسی شود.
فرمولی که مجدداً فعال میشود:
Liquidation Price = Entry Price × [1 - (New Margin - Maintenance Margin) / Position Value]
با افزودن مارجین از 500 به 600، و ثابت ماندن سایر عوامل، قیمت لیکوئیدیشن بهصورت محسوسی به عقب میرود. اگر قبلاً 22,625 بوده، اکنون حدود 22,125 میشود. این یعنی شما 500 دلار فاصله اضافه ایجاد کردهاید، که در بازار پرنوسانی مانند کریپتو، میتواند پوزیشن شما را برای ساعتها یا روزها زنده نگه دارد.
🔹✦▌ ترفند نجات حرفهای: استفاده از Add Margin باید قبل از رسیدن به آستانه 90٪ ریسک انجام شود. اگر ریسک پوزیشن از 95٪ عبور کند، سیستم بایننس ممکن است فرصت واکنش را از شما بگیرد و بلافاصله پوزیشن را لیکوئید کند.
علاوه بر افزودن مارجین بهصورت دستی، بایننس قابلیتی به نام Auto Add Margin در حالت Cross Margin ارائه میدهد. اگر این قابلیت فعال باشد، در صورتی که یکی از پوزیشنهای شما به خطر نزدیک شود، سیستم بهطور خودکار از موجودی آزاد حساب Cross شما استفاده میکند تا پوزیشن را از خطر لیکوئید حفظ کند. این قابلیت برای تریدرهایی که چند پوزیشن همزمان دارند، بسیار حیاتی است، اما باید با دقت مدیریت شود؛ چرا که ممکن است تمام موجودی را برای نجات یک پوزیشن مصرف کند.
در حالت Isolated Margin، شما فقط میتوانید به همان پوزیشن مشخص مارجین اضافه کنید. این یعنی اگر به آن پوزیشن خاص توجه نداشته باشید، هیچ مارجین خودکاری اعمال نخواهد شد و لیکوئید شدن آن حتمی است.
افزایش مارجین نهتنها در پوزیشن لانگ بلکه در پوزیشن شورت نیز عملکرد مشابهی دارد، با این تفاوت که در شورت، لیکوئیدیشن پرایس به سمت بالا حرکت میکند و شما با افزودن مارجین، آن را دورتر به سمت بالا هل میدهید.
یک استراتژی بسیار حرفهای که در بازارهای شدیداً نوسانی توسط معاملهگران سازمانی استفاده میشود این است که در کنار افزودن مارجین، همزمان پوزیشن تقابلی با اهرم پایین در جهت مخالف باز میکنند تا ریسک کل پرتفوی کاهش یابد. به این تکنیک Hedging موقتی گفته میشود که در ترکیب با Add Margin، نجاتدهنده سرمایههای سنگین است.
در استفاده از Add Margin باید به چند نکته دقت کرد:
همیشه قبل از نزدیک شدن به آستانه لیکوئید اقدام کنید، نه بعد از آن.
منابع مارجین را از داراییهای با نقدشوندگی بالا انتخاب کنید.
مقدار مارجینی که اضافه میکنید باید با اندازه پوزیشن و سطح نوسان بازار هماهنگ باشد؛ نه خیلی کم که بیاثر باشد، و نه آنقدر زیاد که کل سرمایه را درگیر یک پوزیشن کنید.
استفاده از مارجین اضافه باید بر اساس برنامه معاملاتی از پیشطراحیشده باشد، نه بر اساس احساسات.
ابزارهای مشاهده و پیشبینی قیمت لیکوئیدیشن؛ از پنل بایننس تا ماشینحسابهای حرفهای
تریدرهای حرفهای هیچگاه بدون سنجش ریسک وارد پوزیشن نمیشوند. یکی از پایهایترین محاسبات در این زمینه، تعیین دقیق قیمت لیکوئیدیشن پیش از ورود به معامله است. اگرچه امکان محاسبه دستی وجود دارد، اما در عمل، اغلب تریدرها از ابزارهای پیشبینی سریع و دقیق استفاده میکنند. این ابزارها به دو دسته تقسیم میشوند: ابزارهای داخلی در پنل بایننس، و ابزارهای جانبی برای تحلیل پیشرفتهتر.
در ابتدا، بایننس در بخش Futures Trading Interface، اطلاعات مربوط به پوزیشن باز را در پنل سمت راست نمایش میدهد. در این بخش، زیر تب «Positions»، اطلاعات زیر بهصورت زنده قابل مشاهده است:
Entry Price (قیمت ورود)
Mark Price (قیمت مرجع بازار)
Liq. Price (قیمت لیکوئیدیشن)
Margin Ratio (نسبت مصرف مارجین)
ROE% (درصد بازدهی پوزیشن)
PnL Unrealized (سود یا زیان تحققنیافته)
با مشاهده مقدار “Margin Ratio”، میتوان میزان فاصله تا لیکوئید شدن را بهصورت لحظهای رصد کرد. این عدد اگر از 80٪ عبور کند، بایننس هشدار جدی نمایش میدهد و در آستانه 90٪، خطر فوری برای پوزیشن وجود دارد. تریدرهای حرفهای معمولاً از این شاخص بهعنوان سیگنال عملیاتی استفاده میکنند؛ یعنی اگر Margin Ratio بیش از 85٪ شود، بلافاصله وارد فاز مدیریت ریسک (افزودن مارجین یا کاهش پوزیشن) میشوند.
🔹✦▌ ترفند حرفهای: اگر بهجای نسخه وب از اپلیکیشن موبایل بایننس استفاده میکنی، با لمس پوزیشن، جزئیات دقیق لیکوئیدیشن در پنجرهای باز میشود. این اطلاعات عموماً دقیقتر و سریعتر از نسخه مرورگر بهروزرسانی میشوند.
اما برای تحلیلهای پیش از ورود، بایننس ابزاری فوقالعاده به نام Binance Futures Calculator در اختیار کاربران قرار داده است. این ابزار از طریق دکمه “Calculator” کنار دکمه Buy/Short در بخش فیوچرز در دسترس است و سه قابلیت دارد:
PNL Calculation: محاسبه سود و ضرر براساس قیمت ورود و خروج
Target Price: محاسبه قیمت هدف برای رسیدن به سود مشخص
Liquidation Price: پیشبینی دقیق قیمت لیکوئید شدن بر اساس لوریج، حجم، قیمت ورود و مارجین
برای استفاده از این ابزار، کافی است:
نوع پوزیشن را انتخاب کنید (Long یا Short)
مقدار اهرم را وارد نمایید (مثلاً 10x)
قیمت ورود و حجم پوزیشن را مشخص کنید
مقدار مارجین را وارد کرده و روی Liquidation Price کلیک کنید
بلافاصله قیمت لیکوئیدیشن با دقت بالا نمایش داده میشود. این عدد براساس مارک پرایس طراحی شده و کاملاً منطبق بر الگوریتم واقعی بایننس است.
برای کسانی که به دنبال تحلیلهای سطح بالا و مقایسه چندین پوزیشن هستند، استفاده از ابزارهای خارجی توصیه میشود. یکی از بهترین گزینهها در این زمینه سایت Coinalyze.net است. این پلتفرم امکاناتی از جمله:
پیشبینی لحظهای لیکوئیدیشنها در سراسر بازار
نمایش Order Book در عمق بالا
محاسبه لحظهای لیکوئیدیشن زنجیرهای (Cascade Zones)
نمودارهای لیکوئیدیشن براساس Funding Rate
را ارائه میدهد. بهطور خاص، در پنل Futures Metrics این سایت میتوانید ببینید در چه قیمتهایی بیشترین لیکوئیدیشنها برای Long و Short رخ خواهد داد. این دادهها میتوانند بهعنوان سیگنالهای احتمالی تغییر روند بازار استفاده شوند.
ابزار مهم دیگر، Bybt (اکنون CoinGlass) است که در بخش Futures Liquidations، اطلاعاتی مانند حجم لیکوئیدیشن در 24 ساعت اخیر، تعداد پوزیشنهایی که در هر بازه قیمتی لیکوئید شدهاند، و تحلیل همزمان از چند صرافی را ارائه میدهد.
همچنین برای تحلیل شخصیتر و ایجاد محاسبات پیچیدهتر، میتوانید از Google Sheets با فرمولهای سفارشیسازیشده استفاده کنید. تریدرهای حرفهای اغلب اکسل یا Google Sheets اختصاصی برای محاسبه Real-Time Risk دارند، که به آنها اجازه میدهد همزمان چند پوزیشن با اهرمهای متفاوت را مانیتور کنند و تغییرات مارجین را شبیهسازی نمایند.
نکته مهم دیگر آن است که بسیاری از رباتهای معاملاتی (مانند 3Commas، Altrady، Coinrule) نیز قابلیت نمایش و هشدار قیمت لیکوئیدیشن دارند. این رباتها بهصورت خودکار میتوانند در لحظهای که قیمت به سطح خطر میرسد، هشدار دهند یا حتی بخشی از پوزیشن را ببندند.
استفاده از ابزارهای محاسبه لیکوئیدیشن نهتنها برای جلوگیری از اشتباه محاسباتی لازم است، بلکه برای تنظیم حد ضرر استراتژیک، بررسی میزان مارجین مورد نیاز، تصمیمگیری برای Hedge کردن، و مدیریت دقیق ریسک سبد معاملات ضروری است. تریدر حرفهای بدون ماشینحساب لیکوئیدیشن مانند خلبانی است که بدون ابزار دقیق، در مه پرواز میکند.

مدیریت ریسک براساس لیکوئیدیشن پرایس؛ راز ماندگاری تریدرهای حرفهای در بازار فیوچرز
در بازار پرشتاب فیوچرز، آنچه بین یک تریدر موفق و یک تریدر از بین رفته تمایز ایجاد میکند، نه تعداد سیگنالها، نه مقدار سرمایه، بلکه قدرت مدیریت ریسک براساس شناخت دقیق لیکوئیدیشن پرایس است. اگر شما قادر باشید قبل از ورود به پوزیشن، قیمت لیکوئیدیشن را دقیق محاسبه کنید و آن را بهعنوان یک «خط قرمز» در استراتژی خود لحاظ کنید، احتمال موفقیت شما بهمراتب بیشتر از تریدری است که صرفاً بر تحلیل تکنیکال تکیه دارد.
برای درک عمیقتر این اصل، بیایید نگاهی به یک نمونه واقعی بازار در تاریخ ۱۴ مارس ۲۰۲۳ بیندازیم؛ زمانیکه بیتکوین در عرض ۲ ساعت، از ۲۵,۰۰۰ به ۲۶,۸۰۰ جهش کرد. در این صعود ناگهانی، طبق دادههای CoinGlass، بیش از ۲۴۰ میلیون دلار از پوزیشنهای شورت لیکوئید شدند. چرا؟ چون تریدرها با اهرمهای بالا وارد Short شده بودند، اما یا مارک پرایس را جدی نگرفتند، یا مارجین اضافه نکردند، یا حد ضرر (Stop-Loss) قرار نداده بودند. نتیجه: خروج کامل از بازار و نابودی سرمایه.
🔹✦▌ هشدار حرفهای: اگر پوزیشن شما فقط با تغییر ۱ تا ۲ درصد قیمت بازار لیکوئید میشود، این بهمعنای نه سود بالا بلکه ضعف ریسکپذیری مطلق است.
تریدرهایی که مدیریت ریسک را جدی میگیرند، معمولاً چهار اصل کلیدی را با محوریت قیمت لیکوئیدیشن رعایت میکنند:
پیشبینی دقیق قبل از ورود
استفاده از Binance Futures Calculator برای محاسبه قیمت لیکوئیدیشن با وارد کردن قیمت ورود، حجم، اهرم و مارجین. در صورت نزدیک بودن قیمت لیکوئید به مارک پرایس، یا از ورود منصرف میشوند، یا سایز پوزیشن را کاهش میدهند.تنظیم حد ضرر قبل از قیمت لیکوئیدیشن
حرفهایها هیچگاه اجازه نمیدهند پوزیشن به نقطه لیکوئید برسد. اگر قیمت لیکوئید در ۱۹,۰۰۰ است، حد ضرر را روی ۱۹,۴۰۰ یا ۱۹,۵۰۰ میگذارند تا با زیان محدود، از نابودی کل سرمایه جلوگیری کنند.استفاده از Add Margin هنگام نزدیک شدن به ریسک ۸۵٪
همانطور که در بخش هشتم توضیح دادیم، با افزودن مارجین، قیمت لیکوئید به عقب رانده میشود. این تکنیک در زمانهایی که بازار بهصورت موقت علیه شما حرکت میکند (و تحلیل کلیتان همچنان معتبر است) بهترین راه نجات است.تحلیل نقدینگی و لیکوئیدیشن سایر تریدرها
ابزارهایی مانند Coinalyze.net و CoinGlass اطلاعات لحظهای از مناطقی که بیشترین لیکوئیدیشن رخ خواهد داد را نمایش میدهند. با استفاده از این دادهها، تریدر میتواند پیشبینی کند که در کدام قیمتها، موج بزرگی از لیکوئیدیشن رخ میدهد و ممکن است بازار به آن سمت رانده شود. این تکنیک «شنا در مسیر جریان لیکوئیدیشن» است.
مثالی از استفاده حرفهای از این دادهها: فرض کنید ابزار CoinGlass نشان میدهد که اگر BTC از مرز ۳۰,۲۰۰ عبور کند، بیش از ۱۵۰ میلیون دلار پوزیشن شورت در منطقه ۳۰,۳۰۰ تا ۳۰,۵۰۰ لیکوئید خواهد شد. تریدر حرفهای، در چنین شرایطی یا وارد پوزیشن لانگ با حجم کنترلشده میشود، یا از ورود به شورت در آن محدوده پرهیز میکند، چون میداند موج لیکوئیدها ممکن است موجب جهش انفجاری شود.
نکته کلیدی دیگر، ترکیب قیمت لیکوئیدیشن با مفهوم Realized Loss است. فرض کنید تریدری با اهرم 20x وارد پوزیشن لانگ شده و مارک پرایس در حال نزدیک شدن به لیکوئید است. اگر این شخص حد ضرر ندارد و در نهایت پوزیشن لیکوئید میشود، ضرر او ۱۰۰٪ خواهد بود. اما اگر همان تریدر، در ۵٪ زیان از پوزیشن خارج شود، نهتنها سرمایه خود را حفظ کرده، بلکه امکان ورود مجدد با شرایط بهتر را خواهد داشت. این رفتار، دقیقاً جوهره مدیریت ریسک هوشمند است.
مدیریت ریسک همچنین در تعیین سایز پوزیشن کاملاً مؤثر است. اگر پوزیشن شما آنقدر بزرگ است که قیمت لیکوئید فقط ۲٪ پایینتر از قیمت فعلی است، نشاندهندهی ریسک بیشازحد است. حرفهایها معمولاً با تقسیم سرمایه و ورود پلکانی، هم از لیکوئید شدن جلوگیری میکنند و هم انعطاف در مدیریت پوزیشن دارند.
در پایان این بخش باید تأکید کرد که درک، محاسبه و مدیریت لیکوئیدیشن پرایس نه یک گزینه، بلکه یک الزام است. بازار فیوچرز نهتنها سریع و بیرحم، بلکه غیرقابل پیشبینی است. اگر شما لیکوئیدیشن پرایس را نشناسید، بازار بهجای احترام گذاشتن به تحلیل شما، سرمایهتان را حذف خواهد کرد.
استاپلاس یا Add Margin؟ مقایسه دو استراتژی نجات قبل از رسیدن به لیکوئیدیشن
در معاملات فیوچرز، زمانی که پوزیشن در حال ورود به محدوده خطر است، تریدر تنها دو گزینه واقعی پیشرو دارد: یا پیشدستانه از معامله خارج شود (استاپلاس)، یا تلاش کند با تزریق مارجین جدید پوزیشن را نجات دهد (Add Margin). هرکدام از این دو رویکرد در ظاهر سادهاند، اما در باطن نشاندهنده دو فلسفه معاملاتی کاملاً متفاوت هستند. انتخاب میان آنها، بستگی به استراتژی، تحلیل تکنیکال، شرایط بازار و شخصیت ریسکپذیری تریدر دارد.
🔹✦▌ هشدار مهم برای مدیریت سرمایه: بسیاری از تریدرهای مبتدی از استاپلاس فراریاند، چون نمیخواهند زیان را بپذیرند؛ و بسیاری از تریدرهای احساساتی با Add Margin سرمایه بیشتری را در معرض خطر بزرگتری قرار میدهند. در حالیکه حرفهایها دقیقاً میدانند کجا باید تسلیم شوند، و کجا باید بجنگند.
بیایید با مثال واقعی این موضوع را بررسی کنیم:
فرض کنید شما در قیمت ۲۵,۰۰۰ USDT وارد پوزیشن لانگ BTC شدهاید، حجم پوزیشن 0.3 BTC، اهرم 10x و قیمت لیکوئیدیشن برابر با ۲۲,۵۰۰ است. حال بازار به ۲۳,۰۰۰ رسیده و شما در ضرر هستید.
در این نقطه، دو انتخاب دارید:
سناریو A (استاپلاس): با زیان ۲,۰۰۰ USDT از پوزیشن خارج شوید.
سناریو B (Add Margin): با اضافه کردن 300 USDT دیگر، قیمت لیکوئیدیشن را به ۲۱,۵۰۰ کاهش دهید و پوزیشن را باز نگه دارید، به امید بازگشت بازار.
در سناریو A، شما زیان را به رسمیت میشناسید، سرمایهتان آزاد میشود و میتوانید با ذهنی آرام مجدداً تحلیل کرده و وارد پوزیشن بهتری شوید.
در سناریو B، شما ضرر را نمیپذیرید، بلکه سعی میکنید زمان بخرید. اگر بازار واقعاً اصلاح موقت داشته باشد و سپس صعود کند، Add Margin شما را نجات خواهد داد. اما اگر روند نزولی ادامه پیدا کند، سرمایه جدیدتان نیز وارد محدوده زیان شده و در نهایت ممکن است با ضرری بزرگتر لیکوئید شوید.
حال این تصمیم چه زمانی منطقی است؟ باید تحلیل تکنیکال و احساس بازار (Market Sentiment) را در کنار هم در نظر بگیرید.
✅ استاپلاس؛ مزایا و معایب:
مزایا:
محدودسازی زیان به یک عدد مشخص و از قبل تعیینشده
حفظ سلامت روان و انضباط معاملاتی
آزاد شدن مارجین برای ورود مجدد به موقعیت بهتر
معایب:
امکان فعال شدن در اثر نوسان لحظهای بازار (استاپ هانتینگ)
خروج پیش از بازگشت احتمالی بازار (فالس سیگنال)
✅ Add Margin؛ مزایا و معایب:
مزایا:
افزایش مقاومت پوزیشن در برابر لیکوئید شدن
حفظ موقعیت در صورت بازگشت روند
افزایش قدرت دفاعی بدون بستن پوزیشن
معایب:
افزایش ریسک کل سرمایه در یک موقعیت ضعیف
وابستگی بیشازحد به تحلیل اولیه و نادیدهگیری واقعیت جدید بازار
حذف تدریجی سرمایه در صورت ادامه روند اشتباه
⚖️ مقایسه حرفهای در شرایط واقعی بازار:
فاکتور | استاپلاس | Add Margin |
---|---|---|
قابل پیشبینی بودن زیان | ✅ | ❌ |
مناسب بازار پرنوسان | ❌ (در خطر فالس سیگنال) | ✅ تا حدودی |
حفظ سرمایه در چند پوزیشن | ✅ | ❌ (تمرکز بر یک پوزیشن) |
احتمال لیکوئید شدن | ❌ | ✅ در صورت اشتباه |
قدرت نجات در رالی معکوس | ❌ | ✅ |
بسیاری از تریدرهای سازمانی و باتجربه، ترکیبی از هر دو روش را استفاده میکنند. آنها در معاملات لانگ، ابتدا حد ضرر زیر مارک پرایس تعیین میکنند، و اگر بازار بهطور موقت در حال نوسان باشد، بهجای فعالسازی استاپ، از Add Margin برای افزایش فاصله استفاده میکنند. اگر بازار بهطور قطعی خلاف تحلیلشان حرکت کند، استاپ فعال میشود و پوزیشن بهطور اتوماتیک بسته میشود.
ابزارهایی مانند 3Commas یا Altrady به کاربران امکان میدهند همزمان استاپلاس، Add Margin و حتی Trailing Stop را بهصورت شرطی تنظیم کنند. مثلاً اگر مارک پرایس به آستانه لیکوئید نزدیک شود، سیستم بهطور خودکار مارجین تزریق میکند و اگر پس از آن نیز ضرر ادامه یابد، استاپلاس فعال میشود. این سیستم لایهای از مدیریت هوشمند ریسک را فراهم میکند.
در نهایت، انتخاب میان استاپلاس و Add Margin نه «درست یا غلط»، بلکه انتخابی استراتژیک است. اگر شما تحلیلگر دقیقی هستید و از بازگشت بازار مطمئنید، Add Margin میتواند نجاتدهنده باشد. اما اگر بازار خلاف تحلیل شما در حال تثبیت است، استاپلاس تنها چیزی است که مانع مرگ سرمایه خواهد شد.
مطالب پیشنهادی

محاسبه اندازه پوزیشن و اهرم بر اساس قیمت لیکوئیدیشن؛ قلب استراتژی مدیریت ریسک حرفهای
بسیاری از تریدرها هنگام ورود به بازار، ابتدا تصمیم میگیرند که چه مقدار از سرمایهشان را وارد معامله کنند، سپس بهسراغ انتخاب اهرم یا تنظیم استاپلاس میروند. اما در رویکرد حرفهای، این روند کاملاً معکوس است. تریدرهای سطح بالا ابتدا مشخص میکنند که با توجه به قیمت ورود و حد ضرر ذهنیشان، چه فاصلهای تا لیکوئیدیشن قابل قبول است. سپس بر مبنای همین فاصله، اندازه پوزیشن، مقدار مارجین، و اهرم را محاسبه میکنند تا هیچگاه به لیکوئیدیشن نزدیک نشوند.
در این ساختار، لیکوئیدیشن پرایس نه یک عدد نهایی، بلکه نقطه پایهای برای تمام محاسبات است. فرض کنید تحلیل تکنیکال شما نشان میدهد که اگر قیمت بیتکوین از ۲۴,۵۰۰ پایینتر برود، روند نزولی تایید میشود و موقعیت لانگ باید بسته شود. حال شما قصد دارید وارد پوزیشن لانگ شوید، اما نمیخواهید در قیمت ۲۴,۵۰۰ لیکوئید شوید. در این شرایط، باید با استفاده از فرمول لیکوئیدیشن، فاصله بین قیمت ورود و حد لیکوئید را تعیین کرده و از آن بهعنوان فیلتر برای انتخاب اهرم و حجم استفاده کنید.
اگر قصد ورود به پوزیشن با قیمت ۲۶,۰۰۰ را دارید و نمیخواهید لیکوئیدیشن پرایس از ۲۴,۵۰۰ پایینتر باشد، فاصلهای حدود ۱۵۰۰ دلاری تا لیکوئیدیشن تعریف میکنید. حال، بر مبنای مقدار مارجین اولیهای که میخواهید اختصاص دهید، میتوانید اهرمی را انتخاب کنید که در آن فاصله قیمت لیکوئیدیشن مطابق با حد مجاز شما باشد. مثلاً اگر با ۵۰۰ دلار مارجین وارد شوید، حجم پوزیشن شما با اهرم 5x، معادل ۲۵۰۰ دلار خواهد بود. حال باید بررسی کنید که با چنین پوزیشنی، آیا قیمت لیکوئیدیشن بیش از ۱۵۰۰ دلار پایینتر از قیمت ورود قرار دارد یا نه. اگر نه، یا باید اهرم را کاهش دهید، یا مارجین را افزایش دهید.
در عمل، بسیاری از تریدرهای حرفهای این محاسبات را پیش از ورود انجام میدهند و به این صورت «Position Sizing» هوشمندانهای ایجاد میکنند که نهتنها با تحلیل تکنیکال هماهنگ است، بلکه احتمال رسیدن به لیکوئیدیشن را بهشدت کاهش میدهد. این تکنیک، نوعی طراحی پوزیشن هوشمندانه است که در آن حد ضرر، اهرم، حجم، و فاصله لیکوئیدیشن همگی در یک ساختار ریاضی دقیق قرار میگیرند.
اهمیت این رویکرد آنجاست که شما از ابتدا میدانید در بدترین سناریو چقدر قرار است ضرر کنید. دیگر خبری از تصمیمگیری احساسی در وسط بازار نیست. همهچیز بر مبنای عدد و منطق تنظیم شده. نه وقتی که پوزیشن وارد ضرر میشود تازه به فکر افزودن مارجین میافتید، و نه هنگامی که مارک پرایس بهسرعت نزدیک میشود بهدنبال کاهش حجم یا فعال کردن استاپلاس هستید.
در واقع، زمانی میتوان گفت یک تریدر واقعاً حرفهای است که پیش از باز کردن پوزیشن، پاسخ این سه سؤال را با عدد بداند: اول، اگر بازار خلاف جهت حرکت کند، قیمت لیکوئیدیشن کجاست؟ دوم، با این لیکوئیدیشن چه میزان از سرمایهام در خطر است؟ و سوم، آیا میتوانم با تغییر حجم یا اهرم، این فاصله را منطقیتر و امنتر کنم؟ اگر پاسخ این سه سؤال پیش از ترید آماده نباشد، معامله بیش از آنکه تصمیمگیری استراتژیک باشد، نوعی قمار محسوب میشود.
بر خلاف دیدگاه رایج که میگوید اهرم بالا یعنی ریسک بالا، واقعیت این است که با محاسبه دقیق اندازه پوزیشن و فاصله لیکوئید، میتوان حتی با اهرمهای نسبتاً بالا هم ترید امن انجام داد. همهچیز به نحوه چیدمان ارقام بستگی دارد. تریدری که ۵۰۰ دلار را با اهرم 20x روی یک تحلیل قوی با فاصله لیکوئید منطقی قرار میدهد، بهمراتب منطقیتر از کسی عمل میکند که ۵۰۰۰ دلار را با اهرم 3x وارد بازاری میکند که تا لیکوئید تنها ۵ درصد فاصله دارد.
چرا بدون شناخت قیمت لیکوئیدیشن، هیچ تریدی در بایننس امن نیست؟
معاملات فیوچرز در بایننس، در ظاهر برای بسیاری از کاربران ابزاری برای دستیابی سریع به سودهای بزرگ است، اما در باطن، بازاری بسیار پیچیده، سریع و بیرحم محسوب میشود. در این میدان، آنچه بین یک تریدر پایدار و موفق و یک سرمایهگذار آسیبپذیر تمایز ایجاد میکند، صرفاً مهارت تحلیل تکنیکال یا دنبالکردن سیگنالهای قوی نیست؛ بلکه «شناخت کامل از قیمت لیکوئیدیشن و قرار دادن آن در قلب استراتژی معاملاتی» است.
قیمت لیکوئیدیشن، تنها یک عدد نیست. این قیمت، مرزی است بین بقاء سرمایه و حذف اجباری آن توسط سیستم. نادیده گرفتن این عدد، بهمعنای نادیده گرفتن تمام ماهیت بازار فیوچرز است. شما ممکن است تحلیل درستی داشته باشید، نقطه ورود خوبی را پیدا کرده باشید، حتی جهت بازار را نیز بهدرستی پیشبینی کرده باشید، اما اگر بهدرستی ندانید قیمت لیکوئیدیشن شما کجاست و چگونه میتواند فعال شود، تمام این زحمات میتوانند در عرض چند ثانیه نابود شوند.
تریدر حرفهای پیش از ورود به بازار، دقیقاً میداند که قیمت لیکوئیدیشن پوزیشنش چه فاصلهای با قیمت فعلی دارد. میداند که اگر بازار معکوس شود، تا کجا میتواند تاب بیاورد. میداند در چه لحظهای باید استاپلاس را فعال کند یا مارجین اضافه نماید. و مهمتر از همه، میداند چه حجمی را با چه اهرمی وارد کند که حتی در بدترین حالت، سرمایهاش زنده بماند و بتواند باز هم به بازی برگردد.
تریدری که بدون محاسبه قیمت لیکوئیدیشن وارد بازار میشود، مانند رانندهای است که با چشمان بسته، با سرعت در بزرگراه حرکت میکند. ممکن است چند کیلومتر اول را بدون تصادف طی کند، اما کافیست یک پیچ یا مانع ناگهانی ظاهر شود، تا همهچیز به پایان برسد. لیکوئیدیشن در بایننس نیز دقیقاً همین نقش را دارد. همهچیز تا زمانی که بازار در جهت شما حرکت میکند خوب است، اما بهمحض چرخش خلاف روند، اگر عدد لیکوئیدیشن را نشناسید، ضربهای خواهید خورد که جبرانناپذیر است.
مدیریت سرمایه، استاپلاس، حجم پوزیشن، لوریج، مارجین، سود و ضرر، همهوهمه به قیمت لیکوئیدیشن گره خوردهاند. این عدد، پایهی تمام محاسبات شماست. هیچ ابزار تحلیلی، هیچ الگویی، هیچ اندیکاتوری نمیتواند جای درک عمیق این عدد را بگیرد. لیکوئیدیشن پرایس نهتنها یک عدد است، بلکه آینهای است از رفتار بازار نسبت به پوزیشن شما. اگر از آن غفلت کنید، بازار هیچ رحم و مهلتی به شما نخواهد داد.
واقعیت تلخ اما قطعی آن است که بیشترین دلایل نابودی حسابهای فیوچرز در بایننس، نه بهخاطر ضعف تحلیل یا مدیریت نادرست زمان ورود، بلکه بهدلیل نادیده گرفتن یا محاسبه نادرست قیمت لیکوئیدیشن اتفاق میافتد. کاربر وارد پوزیشن میشود، بازار چند درصد خلاف جهت حرکت میکند، و ناگهان کل مارجین از دست میرود. چون هیچوقت محاسبه نکرده که در چه قیمتی سیستم بایننس پوزیشن او را خواهد بست.
در نقطه مقابل، تریدر حرفهای، وقتی که مارک پرایس به چند دلار پایینتر نزدیک میشود، از پیش آگاه است. یا قبل از آن استاپ میگذارد، یا مارجین اضافه میکند، یا حتی تصمیم میگیرد پوزیشن را ببندد و باز با ساختار بهتر وارد شود. این رفتار همان چیزی است که تفاوت بین «معاملهگری حرفهای» و «قمار روی نمودار» را رقم میزند.
در پایان باید گفت، اگر یک اصل قرار باشد در معاملات فیوچرز همیشه سرلوحه کار شما باشد، آن اصل این است: هرگز وارد پوزیشنی نشو مگر اینکه اول قیمت لیکوئیدیشن آن را با دقت کامل محاسبه کرده باشی. این جمله به ظاهر ساده، کلید بقاء و موفقیت در بازاری است که هر لحظه میتواند سرمایه را در کسری از ثانیه بلعیده و محو کند. لیکوئیدیشن پرایس را بشناس، پیش از آنکه بازار تو را با آن آشنا کند.
سوالات متداول
لیکوئیدیشن زمانی اتفاق میافتد که موجودی مارجین شما دیگر توانایی پوشش ضرر پوزیشن باز را نداشته باشد. در این حالت، صرافی بایننس بهصورت خودکار پوزیشن شما را میبندد تا مانع از بدهکار شدن شما شود.
قیمت لیکوئیدیشن بر اساس قیمت ورود، اندازه پوزیشن، میزان مارجین اولیه، اهرم انتخابی، نرخ نگهداری (maintenance margin) و کارمزد احتمالی محاسبه میشود. بایننس از فرمول اختصاصی برای هر نوع مارجین (Cross یا Isolated) استفاده میکند.
Mark Price قیمت مرجع بایننس است که برای جلوگیری از دستکاری بازار استفاده میشود و تنها بر اساس آن لیکوئیدیشن اتفاق میافتد. Market Price همان قیمت لحظهای است که در دفتر سفارشات دیده میشود، اما در محاسبه لیکوئیدیشن نقشی ندارد.
بله. در صورت رسیدن به قیمت لیکوئیدیشن، بایننس پوزیشن شما را میبندد و تمام مارجینی که برای آن پوزیشن اختصاص داده بودید، از بین میرود. در حالت Cross Margin، ممکن است کل موجودی حساب نیز وارد لیکوئید شود.
بله. با استفاده از گزینه Add Margin میتوانید مارجین بیشتری به پوزیشن اختصاص دهید که باعث میشود قیمت لیکوئیدیشن به نفع شما عقبتر برود و فاصله امنیتی بیشتری ایجاد شود.
استفاده از استاپلاس بهمراتب ایمنتر و حرفهایتر است. لیکوئیدیشن بهعنوان آخرین خط دفاع سیستم طراحی شده و نباید جایگزین حد ضرر شود. حرفهایها قبل از رسیدن به لیکوئید، پوزیشن را مدیریت میکنند.
بله. با استفاده از ابزار Futures Calculator در بایننس، میتوانید پیش از باز کردن پوزیشن، قیمت لیکوئیدیشن را دقیقاً براساس اهرم، قیمت ورود و حجم محاسبه کنید.
استفاده از اهرم بالا، انتخاب حجم پوزیشن بیش از حد مجاز، نوسانات شدید مارک پرایس، نبود مارجین کافی و بیتوجهی به فاندینگریت از عواملی هستند که میتوانند باعث لیکوئید سریع و بدون هشدار شوند.